روش اکتشافی ، فصل دهم فنون تدریس از سری منابع آزمون آموزگاری ۱۴۰۲
روش اکتشافی
این روش معطوف به موقعیتی از تدریس است که در آن دانش آموزان با راهنمایی محدود یا بدون راهنمایی معلم روابط پدیده ها را کشف و یا اندیشه ای جدید تولید می کنند. در روش اکتشافی معلم مستقیماً موضوع های درسی را به دانش آموزان آموزش نمیدهد بلکه موقعیتی فراهم می سازد که آنها خود به کشف و تولید دانش بپردازند. به عبارت دیگر روش اکتشافی رویکردی است که از طریق آن دانش آموزان تشویق میشوند که با محیط خود به تعامل بپردازند، یعنی با تفحص دستکاری اشیا و چالش و تفکر، روابط پدیده ها را کشف کنند و به فهم موضوع برسن در مورد مفهوم و تعاریف روش اکتشافی به رغم اتفاق نظر فراوان اختلاف نظرهایی نیز دیده میشود. برونر یکی از مدافعان اصلی یادگیری اکتشافی می گوید معلم نباید با تدریس مستقیم، به انتقال دانش اکتفا کند بلکه باید کلاس درس را به گونه ای سازمان دهد که دانش آموزان از طریق ارتباط فعال خود با موضوع درس یاد بگیرند؛ یعنی باید آنان را تشویق و تحریک کرد تا خود تجربه کنند و به اکتشاف برسند. برونر در دفاع از روش های پیشنهادی خود می گوید: ما به کتابخانه های کوچک زنده که در آن اطلاعات انباشته شده باشد نیاز نداریم بلکه نیازمند انسان های متفکر هستیم او در مبانی نظری خود بیشتر به مطالعه فرایند یادگیری توجه دارد تا خود یادگیری برونر دیدگاه های خود را در کتابی به نام به سوی یک نظریه آموزشی ارائه داده و معتقد است که یک نظریه آموزشی باید جواب گوی این سؤال باشد که چگونه میتوان بهتر و بیشتر آموخت، به اینکه تنها به توصیف و تشریح یادگیری بپردازد. به اعتقاد او دانش آموزان را نباید در برابر دانسته ها قرار داد بلکه باید آنها را با مسئله روبه رو کرد تا خود به کشف روابط امور و راه حل آنها بپردازند. برونر می گوید: برنامه باید به قدری منظم و سازمان یافته باشند که دانش آموزان را به فعالیت و ادارد زیرا اگر ما پاسخ را مستقیماً در اختیار دانش آموزان قرار دهیم، آنان را به کتاب و معلم متکی ساخته ایم. این امر سبب می شود که آنها از خود کوششی نشان ندهند در نتیجه رضایت خاطر از یادگیری به دست نیاورند و انگیزه های یادگیری در آنان تضعیف شود.
برونر در تبیین نظریه خود بر چهار عامل ذیل تاکید می ورزد:
1. فرایند یادگیری
از نظر برونر فرایند کسب معرفت مهم است، نه یاد سپاری حقایق علمی به نظر او کسب معرفت یک فرایند است نه یک فرآورده از این رو معلم نباید اصول و قواعدی را که دانش آموزان باید یاد بگیرند مستقیماً به آنان بیاموزد بلکه باید سعی کند تا دانش آموزان خود برای کشف اصول و قواعد، در گیر یک جریان استقرایی شوند؛ زیرا در یادگیری اکتشافی بیش از آنچه که آموخته می شود چگونگی یادگیری اهمیت دارد.
2. ساخت یادگیری
برونر در تأکید بر ساخت یادگیری چهار نکته اساسی را مطرح می کنند.
الف) شناخت ساخت اسامی موضوع مورد تدریس، درک و فهم آن را آسان می سازد. به بیان دیگر اگر مطالب با محتوای آموزشی به شکل منطقی سازمان دهی شود دانش آموزان آن را بهتر یاد می گیرند.
ب) وجود ساخت به فرد اجازه میدهد که شکاف بین دانش مقدماتی و دانش پیشرفته را کم و خلا موجود بین آنها را پر نماید.
ج) اگر جزئیات در الگوی سازمان یافته ای تشکل پیدا نکنند سریعاً فراموش می شوند هر قدر مطالب به صورت منطقی سازمان داده شوند بهتر و بیشتر و آسان تر در حافظه نگه داری خواهند شد.
د) فهم اندیشه های اساسی یک ساخت یادگیری و دریافت رابطه اجزا با کل موجب سهولت انتقال میشود و از پیچیدگی مفاهیم آموزشی می کاهد .
3.تأکید بر اهمیت شهود
برونر علاوه بر جریان و ساخت یادگیری بر اهمیت شهود و اشراق نیز تأکید میکند. او بر این باور است که یادسپاری علوم ریاضی و کلامی هدف های شایسته ای برای آموزش و پرورش نیستند بلکه هدف باید ارتقای سطح بینش و فهم شهودی دانش آموزان باشد وضعیت آموزش باید آن چنان باشد که دانش آموزان با یک نگاه تیز و ژرف موضوع و روابط عناصر موجود در آن را درک کنند. به اعتقاد او تفکر شهودی بر خلاف تفکر تحلیلی، ماهیتاً با گام های دقیق و کاملاً تعریف شده ای پیش نمی رود.
4.تأکید بر اهمیت انگیزه درونی
او معتقد است که فعالیت صحیح و موفقیت آموزشی خود باید موجب رضایت خاطر و تقویت رفتار گردد، نه پاداش های بیرونی زیرا پاداش های درونی بسیار مؤثرتر از پاداش های بیرونی هستند برونر در این زمینه به چهار انگیزه درونی میل به یادگیری سابق ذاتی همکاری با دیگران کنجکاوی و میل به تحقیق برای رفع ابهام و انگیزه قابلیت داشتن و توانمند شدن اشاره می کند. به نظر او معلمان با این چهار انگیزه به راحتی میتوانند دانش آموزان را تشویق کنند و یا برانگیزانند و موجب یادگیری مؤثر شوند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.