معلمی را مقدس بدانیم(برگرفته از کتاب مهارت معلمی)
با توجه به تغییراتی که در نحوه برگزاری، منابع، انتخاب رشته، و نتایج کنکور سراسری فرهنگیان اعمال شده است، منابع و دروس مورد نیاز برای قبولی در این آزمون نیز تغییراتی را تجربه کردهاند. داوطلبان که قصد شرکت در کنکور فرهنگیان را دارند، اکنون نیاز دارند تا به تغییرات مطالب مرتبط با این آزمون در منابع مطالعاتی خود توجه کنند.
به عنوان مثال، بر اساس آخرین اطلاعات منتشر شده توسط سازمان سنجش، یکی از کتب مورد توصیه برای درس تعلیم و تربیت اسلامی در کنکور فرهنگیان، “مهارت های معلمی” نوشته محسن قرائتی است. داوطلبان نیاز دارند تا با این تغییرات آشنا شده و منابع خود را بر اساس آخرین تغییرات بهروز کنند. در ادامه نگاهی به بخشی از این کتاب میاندازیم.
علم و معلمی را مقدس بدانیم؛ زیرا خداوند هم به قلم قسم خورده است، هم به آنچه نوشته میشود {ن و القلم وَ مَا يَسْطُرُونَ}
اسلام برای آموزش هیچ محدودیتی قائل نیست:
- نه محدودیت زمانی: «اطلبوا العلم من المهد الی اللحد؛ از گهواره تا گور علم بیاموزید.»
- نه محدودیت مکانی: «لَوْ کانَ الْعِلْمُ مَنُوتاً بِالثَّرَیَّا لَتَناوَلَهُ رِجالٌ مِن فَارِسَ؛ اگر علم در ثریا باشد مردانی از فارس به آن میرسند.»
- نه محدودیت مقداری{ فَلَوْلا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لَيَتَفَقَّهُوا في الدين؛} «چرا از هر گروهی از مردم دسته ای کوچ نمیکنند تا در دین فقیه شوند؟
- نه محدودیت جانی: «لَوْ يَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِي طَلَبِ الْعِلْمِ لَطَلَبُوهُ وَ لَوْ بِسَفْكِ الْمُهَجِ و خوض اللجج: اگر مردم ارزش علم را میدانستند به سراغ آن می رفتند گرچه به قیمت جان خود و فرورفتن در امواج دریا باشد»
- نه محدودیت انسانی: {فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْأَةَ اخیه}؛ پس خداوند زاغی را فرستاد که زمین را می کاوید تا به او نشان دهد که چگونه کشته برادرش را بپوشاند و دفن کند»
- نه محدودیت مکتبی :پیامبر اسلام (ع) بهای آزادی کسانی را که در جنگ اسیر می شدند. آموزش خواندن و نوشتن به ده نفر از مسلمان قرار داد.
اسلام به قدری برای آموزش ارزش قائل است که میفرماید:( اگر سگ آموزش دیده شما شکاری بیاورد، آن شکار برای شما حلال است).
در قرآن میخوانیم یکی از اولیای خدا – که در تفاسیر عزیر معرفی شده است. از خرابه ای میگذشت با دیدن آثار گذشتگان به خدا گفت« این مردگان را چگونه زنده میکنی؟» خداوند او را که بر الاغی سوار بود میراند پس از صد سال او را زنده کرد و از او پرسید: «چه مدت است که در اینجا آرمیده ای؟ گفت: «روزی یا نصف روزی» خداوند به او فرمود: «صد سال پیش در اینجا مردی و اکنون تو را زنده کردم! به الاغ خود بنگر که چگونه او را دوباره زنده میکنم و به غذای خود بنگر که چگونه پس از صد سال هنوز فاسد نشده است.»
خداوند با بیان داستان عزیز ثابت میکند که برای فراگیری یک نکته مرگ صد ساله هم ارزشمند است.
برگرفته از کتاب “مهارت معلمی محسن قرائتی”،منبع آزمون فرهنگیان.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.