خلاصه،فصل چهارم روانشناسی تربیتی،منبع آزمون آموزگاری ۱۴۰۲
خلاصه فصل
*در نظریه رشد شناختی ویگوتسکی کنش متقابل میان یادگیرنده و محیط اجتماعی او اهمیت زیادی دارد. همچنین در این نظریه جنبه های فرهنگی ،تاریخی و اجتماعی در رشد شناختی بسیار مهم اند.
*کارکردهای نخستین به توانایی های طبیعی و نا آموخته انسان گفته میشود. در جریان رشد یا تحول این کارکردهای نخستین تدریجاً به کارکردهای عالی ذهنی یعنی حل مسئله و تفکر تغییر می یابند.
*در نظریه ویگوتسکی تبدیل تدریجی تجارب و فعالیت های اجتماعی به فرایندهای ذهنی درونی سازی نام گرفته است این فرایند نه به طور مستقیم بلکه از طریق یک واسطه یا ابزار یا علامت صورت می پذیرد طبق قاعده درونی ،سازی هر کار کرد عالی ذهنی، پیش از آنکه به صورت یک فرایند روانشناختی درآید ابتدا در یک سطح اجتماعی وجود دارد.
*ویگوتسکی در رشد زبان سه مرحله را از هم متمایز میسازد گفتار اجتماعی، گفتار خود محورانه و گفتار درونی ابتدا گفتار اجتماعی یا گفتار بیرونی ظاهر میشود نقش این گفتار کنترل رفتار دیگران است در مرحله بعد گفتار خود محورانه پدیدار میشود کودکان با خودشان حرف میزنند تا رفتارشان را کنترل نمایند آخرین مرحله رشد زبان گفتار درونی است گفتار درونی به اندیشه و رفتار انسان جهت میدهد و در همۀ کارکردهای عالی ذهنی وجود دارد.
*در نظریه ویگوتسکی تفکر و زبان در کودکان به صورت دو فعالیت مستقل و جدا از هم شروع میشوند در ابتدا تفکر پیش زبانی یا تفکر بدون زبان و گفتار پیش عقلی یا گفتار بدون تفکر وجود دارند در حدود دو سالگی منحنی های مجزای تفکر پیش زبانی و زبان پیش عقلی به هم میرسند؛ در نتیجه تفکر زبانی و زبان عقلانی میشود. .
*در نظریه ویگوتسکی خودنظم دهی خودساماندهی توانایی اندیشیدن و حل مسائل بدون کمک دیگران است ایجاد توانایی خود نظم دهی و تفکر مستقلانه شامل سه مرحله است: نخست کودک یاد میگیرد اعمال و صداها دارای معنی اند دومین مرحله انجام تمرین است. سومین مرحله استفاده از علامت برای تفکر و حل مسئله است.
*منطقه تقریبی رشد به تفاوت بین سطح کنونی یا سطح واقعی رشد کودک و سطح رشد بالقوه او گفته میشود. توانایی کودک در حل مسائل به طور مستقلانه معرف سطح کنونی یا سطح واقعی رشد اوست و توانایی او در حل کردن مسائل به کمک دیگران نشان دهنده سطح رشد بالقوه اوست.
*تکیه گاه سازی به فرایند هدایت یادگیرنده از آنچه اکنون میداند به آنچه یاد خواهد گرفت گفته می شود در تکیه گاه سازی ابتدا معلم یا شخص دیگری که یادگیرنده را یاری میدهد بیشتر مسئولیت را به عهده میگیرد اما با پیشرفت یادگیری مسئولیت عمدتاً به یادگیرنده واگذار می شود.
*از لحاظ کاربرد آموزشی نظریۀ ویگوتسکی دارای جنبه های خوش بینانه تری نسبت به نظریه پیاژه است از جمله منطقه تقریبی رشد مشوق این تصور است که آموزش میتواند به رشد شناختی سرعت ببخشد در حالی که پیاژه رشد شناختی را مقدم بر آموزش و یادگیری میدانست. تأکید اصلی نظریه رشد شناختی برونر بر تفکر است. به باور او، بازده اصلی رشد شناختی تفکر است.
*رشد شناختی در نظریه برونر شامل سه مرحله است حرکتی تصویری یا شمایلی و نمادی در مرحله بازنمایی حرکتی رویدادها به صورت پاسخهای حرکتی یا اعمال بازنمایی میشوند. در مرحله تصویری رویدادها به صورت تصاویر ذهنی حفظ میشوند. در مرحله نمادی نوعی نظام نمادی مانند زبان یا علائم ریاضی برای بازنمایی دانش به کار میروند
*به باور ،برونر مراحل سه گانه رشد به طور متوالی رخ میدهند؛ یعنی ابتدا کودک وارد مرحله حرکتی میشود پس از آن به مرحله تصویری میرسد و سرانجام وارد مرحله نمادی میشود.این مراحل با مراحل ،حسی- حرکتی عملیات ،عینی و عملیات صوری پیاژه معادل اند.
*نظريه برونر هم یک نظریه رشد شناختی و هم یک نظریه شناختی یادگیری است.
*دو مفهوم عمده تار و پود نوشته های مربوط به یادگیری برونر را به هم پیوند میزند: اول اینکه کسب دانش به هر شکلی که باشد یک فرایند فعال است دوم اینکه یادگیرنده دانشش را خودش می سازد.
* در نظریه برونر ساده سازی و معنی دار ساختن تجربه های اکتسابی توسط یادگیرنده یک نیاز ذاتی فرض میشود انجام این کار مستلزم تشکیل مفاهیم و طبقات است.
*برونر درباره طراحی برنامه های درسی نیز صاحب نظر است وی در این راستا تأکید میکند که به عوض مجموعه ای از واقعیت ها باید به دانش آموزان ساختار بنیادی دانش آموزش داده شود. او همچنین بر یاد گرفتن یادگیری به عوض یاد گرفتن اطلاعات تأکید میکند. پیشنهاد دیگر برونر در طراحی برنامه درسی برنامه درسی مارپیچی است. منظور از برنامه مارپیچی این است که در هر مرحلۀ تازه که یک موضوع درسی در برنامه تکرار میشود در سطح بالاتری از پیچیدگی مطرح شود.
*از لحاظ کاربرد ،آموزشی نظریه برونر مانند نظریه ویگوتسکی دارای جنبه های خوش بینانه ای نسبت به آموزش است برونر میگوید با انطباق دادن روش های آموزشی بر سطح کار کرد شناختی کودک میتوان به آنان هر نوع موضوعی را که قابل آموزش به نوجوانان و بزرگسالان است آموزش داد.
* نظریه های برونر و ویگوتسکی از لحاظ تأکید بر زبان و تعامل بین کودکان و بزرگسالان وجه اشتراک دارند.
چند پرسش و تمرین به منظور خودآزمایی و یادگیری بهتر مطالب فصل
1.نظريه برونر از لحاظ فرض های مربوط به عوامل رشد شناختی به نظریه ویگوتسکی نزدیک تر از نظریه پیاژه است.
الف ـ صحيح
ب – غلط
2.ویگوتسکی تفاوت بین توانایی انجام کارها به وسیله یادگیرنده به تنهایی و توانایی او در انجام کارها به کمک یک شخص آگاه تر را چه مینامد؟
الف – قانون کلی رشد
ب – منطقه تقریبی رشد
پ – درونی سازی
3.منظور برونر از برنامه درسی مارپیچی چیست؟
الف – تکرار موضوع های درسی در دوره های آموزشی به صورت فزاینده از لحاظ پیچیدگی
ب – قرار دادن موضوع های مختلف در برنامه درسی به دنبال یکدیگر
پ قرار دادن موضوع های یکسان در برنامه درسی به دنبال یکدیگر
ت – عدم تکرار موضوع ها در برنامه درسی دوره های مختلف آموزشی
4. مرحله تصویری یا شمایلی بازنمایی دانش در نظریه برونر را با کدام یک از مراحل رشد شناختی پیاژه میتوان برابر دانست؟
الف – حسی- حرکتی
ب – عملیات عینی
پ – پیش عملیاتی
ت – عملیات صوری
5. کودکانی که از توانایی خود آموزی شناختی بهره مندند:
الف – در ضمن یادگیری به خود آموزش میدهند.
ب – در یادگیری به دیگران کمک میکنند.
پ- در ضمن انجام کارها با خود سخن میگویند.
ت – از راهبردهای شناختی و فراشناختی استفاده میکـنند.
6. شباهت ها و تفاوت های بین نظریه های ویگوتسکی برونر و پیاژه را توضیح دهید.
7. مراحل سه گانه رشد شناختی را در نظریه برونر توضیح دهید.
8. یک نمونه آموزش به کمک تکیه گاهسازی طراحی کنید.
9. کاربردهای آموزشی نظریه های ویگوتسکی و برونر را توضیح دهید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.