طبقه بندی مفاهیم ، فصل سیزدهم روانشناسی تربیتی ، منبع آزمون آموزگاری ۱۴۰۲
طبقه بندی مفاهیم:
مفاهیم را میتوان به راههای مختلفی طبقه بندی کرد. یکی از طبقه بندی های معروف مفاهیم طبقه بندی گانیه است.
او مفاهیم را در دو دسته عینی و انتزاعی قرار داده است. طبقه بندی مهم دیگر از آن ،برونر ،گودناو و آستین است. مفاهیم در این طبقه بندی در سه دسته ترکیبی ،غیر ترکیبی و رابطه ای قرار گرفته اند. در زیر به توضیح این دو طبقه بندی توجه کنید.
مفاهیم عینی و انتزاعی:
منظور از مفاهیم عینی یا مفاهیم محسوس مفاهیمی هستند که اشیاء واقعی و کیفیتهای قابل مشاهده آنها را شامل میشوند مانند کتاب صندلی ،میز اتومبیل نمونه های اشیاء واقعی و سیاه گرد، زیر نمونه های کیفیتهای اشیاء واقعی گانیه نام دیگری به این دسته از مفاهیم میدهد و آن مفاهیم مشاهده ای است. منظور از این نامگذاری آن است که این گونه مفاهیم دارای مصداق های عینی هستند یعنی موارد و مثال های آنها را میتوان مشاهده کرد. مثلاً صندلی میز اتومبیل یا سیاهی ،گردی و زبری به طور آشکار قابل مشاهده هستند، یعنی جنبۀ عینی دارند. به خلاف مفاهیم عینی مفاهیم انتزاعی قابل مشاهده نیستند و باید آنها را از راه تعریفشان یاد گرفت. به همین دلیل نام دیگری که گانیه به این گونه مفاهیم داده مفاهیم تعریفی است. نمونه این مفاهیم عبارت اند از مفاهیم فیزیکی جرم و دما مفاهیم زبانی فاعل و مفعول و مفاهیم ریاضی جذر و توان دلیل اینکه اینگونه مفاهیم را انتزاعی یا تعریفی می گویند این است که مصداقها یا مثالهای آنها را نمیتوان به طور عینی مشاهده کرد و وجود آنها به نوعی تعریف وابسته است. برای مثال مفهوم دایره به عنوان خط مسدودی که تمام فواصل آن از یک نقطه واقع در داخلش به یک اندازه است تمامی شکلهایی را که دارای این ویژگی هستند شامل می شود.
مفاهیم ،ترکیبی غیر ترکیبی و رابطه ای:
طبقه بندی معروف دیگری که از مفاهیم به عمل آمده از آن ،برونر، گودناو، و آستین است. در این طبقه بندی مفاهیم در سه دسته تقسیم شده اند. یکی از آنها مفهوم ترکیبی یا مفهوم عطفی است در این نوع مفهوم همۀ صفتهای آن الزاماً باید در یک مورد خاص جمع باشند تا آن مورد مصداق درست یا مثال مثبت آن مفهوم به حساب آید مثلاً جزیره یک مفهوم ترکیبی است با دو صفت (۱) قطعه زمینی که (۲) از همه طرف با آب احاطه شده است. وجود این دو صفت در یک منطقه لازم است تا آن منطقه مشمول مفهوم جزیره قرار گیرد، یعنی مثال مثبتی برای مفهوم جزیره به حساب آید. مورد دیگری از مفهوم ترکیبی صندلی است. این مفهوم سه صفت دارد (۱) پایه (۲) جای نشستن و (۳) جای تکیه دادن برای اینکه شیئی در طبقه (مفهوم) صندلی قرار بگیرد باید این سه صفت را دارا باشد باز هم مثال دیگری برای مفهوم ترکیبی مثلث است. مثلث دارای سه صفت است (۱) شکل مسطحی که (۲) سه ضلع و (۳) سه زاویه دارد. بنابراین، قاعده تشکیل یافتن این مفاهیم ثابت است و صفتهای عمده آنها به صورت تجمعی با هم ترکیب میشوند و همواره به یک صورت این اتفاق روی میدهد.
به خلاف مفهوم ترکیبی یا عطفی مفهوم غیر ترکیبی یا مفهوم گسلی بر حسب همه صفتهای شاخص آن تعریف نمیشود و برای اینکه موردی مصداق درست یا مثال مثبت آن مفهوم به حساب آید لازم نیست که همۀ ویژگیها یا صفتهای شاخص در آن جمع باشند، بلکه حضور یک یا چند صفت آن مفهوم در یک مورد خاص کافی است تا آن مورد مثال مثبتی از آن مفهوم به حساب آید. مفهوم اسم یک مفهوم غیر ترکیبی است زیرا اسم هم میتواند یک شخص باشد، هم یک مکان و هم یک شیء اما لازم نیست که همزمان همه اینها باشد. مفهوم ایست در رانندگی مورد دیگری از مفهوم غیر ترکیبی است برای اینکه رانندهای هنگام رانندگی اتومبیلش را متوقف سازد ایست کند هر یک از نشانه های زیر برای این منظور کافی است عابری که از خیابان می،گذرد چراغ قرمز سر چهارراه تابلوی ،ایست و علامت پلیس راهنمایی رانندگی. این نشانه ها صفتهای مفهوم غیر ترکیبی ایست هستند که هر یک از آنها به تنهایی یا چند تا از آنها و یا همه آنها با همدیگر راننده را به متوقف ساختن اتومبیلش وا می دارند. با توجه به توضیحات بالا، تفاوت بين مفهوم غیر ترکیبی و مفهوم ترکیبی در آن است که در مفهوم غير ترکیبی وجود هر یک از صفتهای آن به تنهایی با ترکیبی از چند صفت تعریف مفهوم را کامل می کند اما در مفهوم ترکیبی حضور همۀ صفتهای آن لازم است تا تعریف مفهوم کامل شود. با مقایسه مفهوم غیر ترکیبی ایست در رانندگی و مفهوم ترکیبی صندلی این تفاوت آشکار می شود. در مفهوم ایست هر یک از نشانه های پیش گفته برای اینکه راننده اتومبیلش را متوقف سازد کفایت میکند اما برای اینکه شیئی را بتوان جزو مفهوم صندلی به حساب آورد، باید دارای هر سه صفت پایه جای نشستن و جای تکیه دادن باشد.
هر سه صفت پایه جای نشستن و جای تکیه دادن باشد به علت همین حالت دلبخواهی بودن صفتهای مفاهیم غیر ترکیبی یادگیری این نوع مفاهیم از یادگیری مفاهیم ترکیبی دشوارتر است. دی چکو و کرافورد گفته اند سهم عمده اندیشه های انسان را مفاهیم غیر ترکیبی تشکیل میدهند و بنابراین معلمان باید حداکثر کوششها و ابتکارات خود را در راه آموزش این گونه مفاهیم به دانش آموزان به کار بندند. در مقایسه با مفاهیم بالا مفهوم رابطه ای با روابط ویژه بین صفتهای مفهوم یا روابط بین مفاهیم مختلف تعریف میشود تقویت کننده نوعی مفهوم رابطه ای است در تعریف تقویت کننده مثبت گفتیم که آن رویدادی است که اگر پس از رفتاری ارائه شود سبب نیرومندی آن رفتار میشود. این مفهوم بین مفاهیم رفتار و نیرومندی رفتار رابطه برقرار میکند. نمونه های دیگر مفهوم رابطه ای فاصله و جهت هستند فاصله به رابطه بین دو نقطه یعنی جدایی میان آن دو و جهت به رابطه بین دو نقطه یعنی حرکت از نقطه ای به نقطه دیگر اشاره می کند. نمونه های دیگر میکند. مفاهیم رابطه ای عبارت اند از برابری ،زیاد کم ،بالا پایین ،وزن و جرم یادگیری مفاهیم رابطه ای نیز از یادگیری مفاهیم ترکیبی دشوارتر است علت دشواری این نوع یادگیری آن است که مفاهیم رابطه ای به صفتهای تشکیل دهنده آنها ختم نمیشود بلکه بر رابطه بین صفتهای آنها متکی است. مثلاً هم مفهوم فاصله و هم مفهوم جهت دارای صفتهای نقطه ای در فضا و زمان هستند. آنچه این دو مفهوم را از هم جدا میکند تفاوت رابطه های بین صفتهای آنهاست.
مراحل آموزش مفاهیم:
1. بیان هدفهای آموزشی در بیان هدفهای آموزشی ،مفهوم هم توانایی یادگیرنده در تعریف کردن مفهوم و هم شناسایی مثالهای تازه آن را منظور کنید.
2. تعریف و تحلیل مفهوم در این مرحله مفهوم مورد نظر را تعریف کنید و صفتهای شاخص و ارزشهای صفتهای آن را مشخص نمایید.
3. تعیین پیش نیازهای یادگیری مفهوم تمیز دادن یکی از پیش نیازهای مهم یادگیری مفهوم است. بنابراین مطمئن شوید که دانش آموزان در تمیز دادن پدیدههای وابسته به مفهوم آمادگی کسب کرده اند. پیش نیاز دیگر توانایی کلامی یا تسلط بر زبان مورد نیاز است. از این بابت نیزاطمینان حاصل کنید.
4. دادن مثالهای مختلفی از مفهوم به دانش آموزان پس از بیان ،هدف تحلیل مفهوم و کسب اطمینان از اینکه دانش آموزان آمادگی مفهوم آموزی را دارند به آموزش مفهوم بپردازید. بدین منظور، ابتدا تعریف مفهوم را در اختیار یادگیرندگان قرار دهید و به دنبال آن مثالهای مختلفی از آن را به اطلاع آنها برسانید.
5. فراهم آوردن فرصت پاسخدهی به یادگیرندگان و تقویت پاسخهای درست آنان در این مرحله با پرسیدن سؤالهایی درباره مفهوم مورد نظر از دانش آموزان جواب بگیرید و جوابهای درست آنان را تقویت کنید.
6. ارزشیابی از یادگیری در آخرین مرحله از آموزش مفهوم یادگیری دانش آموزان را ارزشیابی کنید. بدین منظور هم میتوانید توانایی تعریف مفهوم و تشخیص صفتهای شاخص و غیر شاخص آن و هم توانایی تشخیص مثالهای مثبت و منفی مفهوم را مورد ارزشیابی قرار دهید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.