مبانی نظری یادگیری ،فصل اول فنون تدریس از سری منابع آزمون آموزگاری ۱۴۰۲
تعریف یادگیری و تحلیل مفاهیم آن
وقتی کودک شش ساله ای پس از چند روز مدرسه رفتن به دلیل رفتار محبت آمیز معلمش به مدرسه علاقه مند میشود و صبح ها پیش از موعد مقرر به مدرسه می رود و به مادرش میگوید: «وقتی بزرگ شدم میخواهم معلم شوم، چه اتفاقی افتاده است؟
وقتی نوجوان دوازده ساله ای با استفاده از آزمایشگاه زبان لغات و مفاهیم جدید یک زبان بیگانه را می آموزد و از پیشرفت خود راضی به نظر می رسد، چه حادثه ای رخ داده است؟ هنگامی که یک دانش آموز دبیرستانی مفهوم «گشتاور» را در فیزیک نمی فهمد اما یک روز که با برادر کوچکش به پارک میرود و در زمین بازی پارک با او الاکلنگ بازی میکند ناگهان کاغذی بر میدارد و شروع به محاسبه وزن خود و برادرش میکند طول نقطه میله تا محل نشستن خود و برادرش را اندازه می گیرد، ناگهان لبخند میزند و احساس میکند که مفهوم گشتاور نیروها را فهمیده است، چه رویدادی به وقوع پیوسته است؟
هر یک از موارد ذکر شده نمونه ای از انواع یادگیری اند اما همه تغییرات در فرا به وجود آمده در یک ارگانیزم نمیتواند در حوزه یادگیری قرار گیرد. یادگیری تغییری است که نیاز به زمان دارد و در طی فرایندهای مختلف به وجود می آید. یادگیری باید محصول تجربه و نتیجه آن باید تغییر در رفتار ارگانیزم باشد. رفتار معطوف به اعمالی است که ممکن است درونی یا بیرونی باشند. روان شناسان اعمال و رفتار را به دو دسته آشکار و نهان تقسیم کرده اند، رفتار آشکار به اعمالی اطلاق می گردد که مستقیماً قابل مشاهده و اندازه گیری باشد، اما رفتار نهان به اعمال درونی فرد که به طور مستقیم قابل مشاهده نیست گفته می شود. گفتن و نوشتن جزء رفتار آشکار است زیرا از صحبت کردن یا نوشتن افراد می توانیم متوجه تغییر رفتار آنها شویم. اما درک ما از محیط اطراف خود و اینکه درباره یک فرد یا یک اثر چه حسی داریم تماماً نشانه هایی از رفتار نهان اندکه هرگزنمی توان آنها را مشاهده و اندازه گیری کرد مگر اینکه به رفتار آشکار تبدیل شوند. بعضی از روانشناسان که در تعریف یادگیری تنها روی رفتار آشکار متمرکز میشوند به رفتارگرایان معروف اند اما روان شناسان دیگری نیز وجود دارند که رفتار آشکار را به عنوان سرنخی برای استنتاج آنچه در ذهن می گذرد به کار می گیرند که به آنها روان شناسان شناختی گفته می شود.رفتار گرایان و چه شناخت گرایان برای تشخیص و اندازه گیری میزان یادگیری به رفتار آشکار تکیه دارند برای سنجش میزان یادگیری ما نیازمندیم وضعیت ارگانیزم را در دو موقعیت الف و ب مقایسه کنیم. اگر رفتار در دو موقعیت همانند و در دو فرصت یکسان برای انجام یک فعالیت متفاوت باشد میتوان استنباط کرد که یادگیری اتفاق افتاده است.
الف) مفهوم فرایند
فرایند به وقایع و روابط پویا جاری مستمر و پیوسته در حال تغییر اطلاق می شود. یکی از مشخصات بارز فرایند، حرکت و پویایی آن است که بر اثر تعامل دائم اجزا و متغیرهای موجود در آن صورت میگیرد و آغاز و پایان مشخصی ندارد. یادگیری نیز یک فرایند است چون بر اثر تعامل دائم فرد با محیط، همیشه و در همه جا به طور پیوسته و مستمر صورت میگیرد از طریق یادگیری فرد با محیط آشنا می شود، در مقابل محیط مقاومت میکند محیط را تغییر میدهد و برای تأمین نیازهای خود از آن استفاده می.کند. گاهی نیز تحت تأثیر آن قرار میگیرد و زمانی هم خود را با آن منطبق و سازگار میسازد.
ب) مفهوم تغییر
یادگیری تغییری است که طی فرایند تجربه اتفاق می افتد. اصطلاح تجربه مفهوم تغییر را محدود میسازد. محدود کردن معمولاً اشاره به علت های مختلف تغییر دارد؛ بنابراین هر تغییری را نمی توان یادگیری نامید. تغییراتی که معلول رشد و بلوغ طبیعی باشند هرگز یادگیری محسوب نمیشوند هر چند رشد و بلوغ طبیعی پیش نیاز یادگیری و به نوعی تأثیر گذار بر آن است. همچنین تغییرات حاصل از رفتار انعکاسی و خستگی، انطباق ،حسی اثر داروها و نیروهای مکانیکی هرگز در قلمرو یادگیری قرار نمی گیرند. به عنوان مثال اگر فردی یک وزنه ۳۰ کیلوگرمی را به طور مکرر بلند کند، ناگهان مجبور میشود آن را آهسته تر بلند کند و در نهایت قادر به بلند کردن وزنه نخواهد شد. این نوع تغییر در رفتار نباید به عنوان تغییر حاصل از تجربه بررسی شود، زیرا چنین تغییری محصول خستگی و فرایندی فیزیولوژیک است یا هنگامی که شخص وارد اتاق تاریکی میشود ابتدا قادر به دیدن اشیا نیست اما به تدریج واضح تر خواهد دید.
ج) مفهوم نسبتاً پایدار
به کارگیری مفهوم «نسبتاً پایدار» به این دلیل است که تغییرات موقت رفتار که از عواملی چون انگیزشی انطباق حسی یا خستگی ناشی میشوند در ردیف یادگیری قرار نمی گیرند. بین یادگیری و تغییرات زود گذر باید تمایز قائل شد، زیرا آثار رویدادهای احساسی، مکانیکی و شیمیایی به سرعت از بین میروند در حالی که یادگیری به سهولت از بین نمی رود گرچه با گذشت زمان ممکن است دستخوش فراموشی شود یا یادگیری تازه ای جایگزین آن گردد. با این حال طول مدت تغییر حاصل از یادگیری یا حالت های موقت جسمانی را نمیتوان به طور دقیق معین کرد. به همین دلیل بین گروهی از روان شناسان در اطلاق یادگیری به بعضی از تغییرات اختلاف نظر وجود دارد. خو گرفتن و حساس شدن مثال هایی از تغییر رفتارند که از تجربه ناشی میشوند و هر دو عمر کوتاهی دارند حساس شدن فرایندی است که از طریق آن ارگانیزم نسبت به جنبه های معینی از محیطش حساس میشود .
د) مفهوم رفتار
به مجموعه اعمال و حرکات فرد رفتار گفته میشود روان شناسان رفتارها را به دو دسته تقسیم می کنند: رفتارهای بیرونی یا آشکار و رفتارهای درونی یا نهان رفتارهای آشکار یا بیرونی مستقیماً قابل مشاهده اند مانند صحبت کردن، نوشتن وراه رفتن اما رفتارهای نهان یا درونی به طور مستقیم قابل مشاهده نیستند مانند: تفکر تخیل و نظایر آن معمولاً یادگیرنده از راه یادگیری توانایی انجام اعمال مختلف را کسب میکند اما ممکن است این توانایی مدت ها در او نهان باقی بماند و به رفتار آشکار تبدیل نشود. اصولاً از طریق رفتارهای آشکار میتوان به رفتارهای نهان پی برد. همه روان شناسان نیاز دارند که رفتارهای آشکار ارگانیزم را مورد مشاهده قرار دهند و بتوانند میزان تغییراتی را که در او اتفاق افتاده است شناسایی و سنجش کنند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.