مراحل انجام پژوهش،فصل دوم روانشناسی تربیتی،منبع آزمون آموزگاری ۱۴۰۲
مراحل انجام پژوهش:
هر چند که انجام پژوهش یک فعالیت انعطاف پذیر است و اقدامات پژوهشگر به نوع رویکرد انتخابی او و ابتکار عملش وابسته است؛ با این حال آغاز تا انجام پژوهش را گام هایی تشکیل میدهد که مراحل انجام پژوهش نام دارند.
در پژوهش های روانشناسی پرورشی معمولاً یک سؤال یا یک مسئله آغازگر پژوهش است. به عنوان نمونه یک سؤال پژوهشگر ممکن است این باشد که آیا پاداش دادن یا تقویت کردن پاسخ های درست دانش آموزان به سؤال های معلم تأثیری بر یادگیری آنان دارد؟ یا آیا مطالعه کردن دانش آموزان به صورت مشارکتی از مطالعه کردن به صورت فردی مؤثرتر است؟ بعد از عنوان مسئله یا سؤال پژوهشگر بر اساس دانش و نظریه های موجود در رشته خود و نیز با توجه به نتایج پژوهش های مشابه ،قبلی به طرح فرضیه اقدام میکند. فرضیه یک حدس علمی است که درست یا غلط بودن آن پس از انجام پژوهش و جمع آوری اطلاعات یا داده ها و تجزیه و تحلیل آنها معلوم میشود یک فرضیه پژوهشی میتواند این باشد: تقویت کردن پاسخ های درست دانش آموزان به سؤال های معلم منجر به یادگیری بیشتر دانش آموزان میشود. پس از بیان فرضیه مرحله بعدی پژوهش جمع آوری داده ها است که (روش پژوهش) نام دارد. روش پژوهش، نقشه و نحوه جمع آوری اطلاعات یا داده های لازم برای آزمودن فرضیه را نشان میدهد. پس از جمع آوری داده های پژوهش و تجزیه و تحلیل آنها اگر نتایج حاصل درستی فرضیه را تأیید کردند و این فرضیه در پژوهش های مشابه دیگر نیز مورد تأیید قرار گرفت آن گاه معمولاً فرضیه به صورت قانون علمی در می آید پس از کشف چندین قانون در یک زمینه علمی از ترکیب و ادغام آنها با یکدیگر قانون جامع تری درست میشود که نظریه علمی نام دارد. چنانچه نتایج پژوهش درستی فرضیه را تأیید نکردند و اگر ایرادی در نحوه انجام پژوهش وجود نداشته باشد، فرضیه کنار گذاشته میشود و به جای آن فرضیۀ تازه ای انتخاب و مراحل بالا تکرار میشود.
اصل قانون و نظریه علمی:
چنان که گفتیم اگر نتایج یک پژوهش درستی فرضیۀ آن پژوهش را تأیید کنند و اگر آن فرضیه در پژوهش های مشابه دیگر نیز به تأیید برسد فرضیه به قانون علمی تبدیل میشود. بنا به گفته کاپلان هر پژوهشی که با موفقیت انجام میگیرد یا نتیجه ای جزئی (خصوصی) است یا نتیجه ای کلی. اگر نتیجه جزئی باشد میگویند یک واقعیت به اثبات رسیده و اگر نتیجه کلی باشد یک قانون به دست آمده است بنا به تعریف: قانون علمی عبارت است از بیان یک رابطه تأیید شده بین دو یا چند متغیر گفتیم که اگر بین دو متغیر از لحاظ علمی وجود رابطه ای تأیید شود به آن قانون علمی میگویند در مقابل به بیانی که به رابطه بین دو متغیر اشاره میکند اما از لحاظ علمی، هنوز به اثبات نرسیده است اصل گفته میشود بنا به گفتۀ اسلاوین، در روانشناسی پرورشی یک نمونه قانون علمی تأثیر اضطراب بر عملکرد تحصیلی است. این قانون به صورت زیر بیان میشود:
(وقتی که دانش آموزان خیلی مضطرب اند عملکردشان کاهش مییابد.)
هر چند که یکی از هدف های مهم علم کشف و ثبت روابط تجربی بین متغیرها یعنی قوانین است؛ با این حال، زمانی که در یک زمینه علمی تعداد قوانین افزایش می یابد لازم است آنها را به گونه ای مرتبط دسته بندی کرد و از ترکیب آنها قوانین کلی تری به نام نظریه پدید آورد نظریه های علمی قوانین و دانش های علوم مختلف را نظم میدهند و خلاصه میکنند بدون نظریه علم چیزی جز تعدادی قانون و اطلاعات پراکنده نیست. بنا به گفتۀ هیل، هرچند که تدوین قوانین یکی از اساسی ترین فعالیت های علم است پایان آن به حساب نمی آید. به قول کرلینجر ، هدف اساسی علم نظریه است اسلاوین در تعریف نظریه گفته است نظریه مجموعه ای از اصول و قوانین به هم مرتبط است که جنبه های وسیع یادگیری رفتار یا هر زمینۀ دیگر را تبیین میکند بدون نظریه واقعیت ها و اصول کشف شده به مانند لکه های پراکنده رنگ بر یک بوم نقاشی است نظریه این واقعیت ها و اصول را در هم میتند و تصویر کاملی را در اختیار ما میگذارد.اضطراب دقت در یادگیری افراد را مختل میکند و همین سبب کاهش یافتن عملکرد تحصیلی آنان است.دقت کنید که بیان نظریه فوق یک مکانیسم زیربنایی (دقت) را پیشنهاد میکند که هدف آن تبیین عملکرد انسان است.(هيل) برای نظریه های یادگیری سه نقش عمده قائل شده است. نقش اول به تحلیل یادگیری و معرفی نحوه انجام پژوهش درباره یادگیری مربوط است نظریه های یادگیری دیدگاه پژوهشگر را درباره مهمترین جنبه های یادگیری روشن میکنند نحوه انتخاب و مطالعه متغیرهای پژوهشی را توضیح میدهند و فنون پژوهشی و زبان مورد استفاده برای توصیف یافته ها را معرفی میکنند از این لحاظ نظریه ها راهنمای پژوهش و منبع تشویق پژوهش و تفکر علمی به حساب می آیند.
نقش دوم نظریه های یادگیری خلاصه کردن مقدار زیادی دانش مربوط به قوانین یادگیری و نظم بخشیدن به آنها در محدوده ای نسبتاً کوچک است. البته در جریان این خلاصه کردن احتمالاً پاره ای از نکات دقیق و جزئیات از بین میروند در علوم پیشرفته ای چون فیزیک نظریه ها در خلاصه کردن قوانین چنان خوب عمل میک کنند که پیش بینی های دقیق حاصل از قوانین را نظریه ها هم به دست میدهند. اما در نظریه های روانشناسی پرورشی چنین دقتهایی اعمال نشده است و لذا این نظریه ها، در خلاصه کردن دانش های وسیع مقدار زیادی از اطلاعات و دقت مطالب علمی را از دست میدهند. سومین نقش نظریه های یادگیری کوشش خلاق در جهت تبیین یادگیری و دلایل ایجاد آن است. قوانین یادگیری چگونگی یادگیری را برای ما توضیح میدهند؛ نظریه های یادگیری چراهای یادگیری را برای ما روشن میسازند. بنابراین، نظریه های یادگیری در درک و فهم مسائل یادگیری به ما کمک میکنند که این خود مهمترین فایده ای است که نظریه های یادگیری میتوانند برای معلمان داشته باشند.
از آنجا که نظریه ها از یک سو بر نتایج مستقیم پژوهش و تجربه متکی اند و از سوی دیگر از نظام فکری نظریه پرداز سرچشمه میگیرند هیچ نظریه علمی به طور مطلق درست یا غلط نیست. یک نظریه علمی مادامی که به وسیله تحقیقات مربوط به آن حمایت میشود، پابرجاست، اما همیشه قابل تجدید نظر و تغییر است نظریه های علمی بسته به ملاک های زیر ممکن است نظریه هایی نیرومند باشند یا ضعیف ملاک های ارزشیابی نظریه علمی قدرت درک و تبیین، پیش بینی، و کنترل آنها است برای مثال یک نظریه خوب یادگیری باید بتواند:
الف) روابط میان متغیرهای یادگیری را به دقت توضیح دهد و آنها را تبیین کند.
ب ) پیش بینی کند در چه شرایطی یادگیری رخ میدهد.
پ) در کنترل متغیرهای یادگیری به معلم کمک نماید.
اهمیت نظریه های علمی برای معلمان:
دانش و باورهای افراد بر عمل و رفتارشان تأثیر میگذارد معلمان نیز در تصمیم هایشان در ارتباط با آموزش و برخورد با دانش آموزان خود از دانش و باورهایشان پیروی میکنند. پژوهشگران از جمله کالدرهد و فتسکو نشان داده اند که باورهای معلمان درباره ماهیت یادگیری دانش آموزانشان و اینکه چگونه یاد میگیرند و نیز درباره خودشان به عنوان معلم بر تصمیمات آموزشی آنان بسیار تأثیر گذار است. بنابراین نظریه های برگرفته از پژوهش های علمی مربوط به آموزش و یادگیری میتوانند به عنوان ابزارهای ارزشمندی معلمان را در سازمان دادن و روشن ساختن افکارشان یاری دهند و کیفیت تصمیم های آنان را درباره فعالیت های آموزشی شان بهبود بخشند. یکی از هدف های آموزش روانشناسی پرورشی به معلمان فراهم آوردن مبانی نظری همراه با روش های عملی برای کمک به تصمیم گیری های درست تر آنان است معلمان با مطالعه روانشناسی پرورشی افزون بر نظریه های علمی با قوانین و اصول علمی نیز آشنا میشوند هم نظریه ها و هم قوانین راهنماهای بسیار مفیدی برای اتخاذ تصمیم های مهم از جمله تصمیم های آموزشی هستند . چگونگی استفاده از قوانین و نظریه های روانشناسی پرورشی را توسط معلمان به گونه زیر توضیح داده است:
برای نمونه اصول و قوانین مربوط به اداره کلاس درس به شما در برخورد درست با مشکلات خاص کلاس داری کمک میکنند. از سوی دیگر یک نظریه خوب مربوط به اداره کلاس راه تازه ای را درباره مسائل انضباطی به شما نشان خواهد داد آن نظریه ابزارهایی را در اختیار شما قرار خواهد داد که به کمک آنها بتوانید برای مشکلات متعدد راه حل های مناسب را ابداع کنید همچنین به کمک نظریه می توانید پیش بینی کنید که چه اقداماتی در آینده شمر بخش خواهند بود.
*بنا به آنچه گفته شد یکی از فایده های مهم قانون ها و نظریه های علمی ارائه رهنمود به معلمان برای آموزش و کلاسداری است .
جهت خرید سوالات سبک شناسی دبیری زبان و ادبیات فارسی ” کلیک “ کنید
جهت خرید سوالات زبان فارسی نگارش و ویرایش دبیری زبان فارسی ” کلیک “ کنید
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.