نظریه سه مرحله ای خبر پردازی،فصل هفتم روانشناسی تربیتی،منبع آزمون آموزگاری ۱۴۰۲
ما در این فصل چند نظریه معروف دیگر را که به نظریه های خبر پردازی (پردازش اطلاعات) شهرت یافته اند توضیح میدهیم.
*یکی از ویژگی های مهم این نظریه ها آن است که علاوه بر یادگیری یادداری و فراموشی را نیز توضیح میدهند. در حقیقت این نظریه ها بر قسمت نسبتاً پایدار تعریف یادگیری تأکید میکنند.
*وجه اشتراک همۀ نظریه های خبر پردازی این است که از پیشرفت های حاصل در فناوری (تکنولوژی) اطلاعات و رایانه (کامپیوتر) سر برآورده اند. این نظریه ها عموماً نحوه توجه انسان به محیط به رمز درآوردن اطلاعات و ربط دادن آنها با اطلاعات موجود در حافظه ذخیره سازی اطلاعات در حافظه و بازیابی اطلاعات از حافظه را به هنگام نیاز مورد بحث قرار می دهند. مایر در رابطه با نظریه های خبر پردازی گفته است انسان ها پردازشگران اطلاعات اند ذهن یک نظام پردازش اطلاعات است. شناخت یک رشته فرایند ذهنی است.
*یادگیری کسب یا فراگیری بازنمایی های ذهنی است گفتیم که نظریه های خبر پردازی متنوع اند ما در این فصل معروف ترین آنها را توضیح می دهیم.
نظریه سه مرحله ای خبر پردازی:
یکی از نظریه های با سابقه و شناخته شده خبر پردازی به نظریه یا الگوی سه مرحله ای اتکینسون و شیفرین شهرت دارد. در این الگو روابط متقابل میان فرایندهای یادگیری به یادسپاری و یادآوری دیده میشود.ابتدا محرک های محیطی مانند نور صدا حرارت بو و غیره به وسیله گیرنده های حسی چون چشم گوش ،پوست بینی و جز اینها دریافت میشوند و برای مدتی کوتاه (حدود ۱ تا ۳ ثانیه )در ثبت حسی ذخیره میگردند ما از طریق فرایند توجه و ادراک از وجود این محرک ها آگاه میشویم. بخشی از این اطلاعات که بر اثر توجه به صورت الگوهای تصویر ذهنی، صداها، یا معانی رمزگردانی میشوند به رمز در میآیند وارد حافظه کوتاه مدت می شوند. اطلاعات وارد شده به حافظه کوتاه مدت برای حدود ۱۵ تا ۳۰ ثانیه در این حافظه ذخیره می شوند. قسمت هایی از این اطلاعات که با اطلاعات یاد گرفته شده قبلی ارتباط برقرار میکنند به حافظه دراز مدت انتقال می یابند و مابقی با اطلاعات جدید جانشین میشوند
اطلاعات وارد شده به حافظه دراز مدت به صورت مواد سازمان یافته در میآیند که برای مدت های طولانی، حتی برای تمام عمر، در آنجا باقی میمانند اطلاعات موجود در حافظه دراز مدت در صورت لزوم به حافظه کوتاه مدت بازگشت می نمایند و شخص بر اساس آنها پاسخ میدهد در ادامه بحث، به توضیح مفصل تر این فرایندها توجه نمایید.
ثبت حسی:
ثبت حسی نخستین مرحله خبر پردازی است. به ثبت حسی گاهی مخزن حسی و حافظه حسی نیز گفته میشود محرک های محیطی (نور، صدا، حرارت، بو) و جز اینها به طور دائم بر گیرنده های حسی ما اثر میگذارند گیرنده ها اجزای نظام حسی مربوط به دیدن شنیدن چشیدن بوییدن و لمس کردن هستند نظام کلی گیرنده ها را ثبت حسی مینامند.
الگوهای فعالیت عصبی که به هنگام رسیدن محرک ها به گیرنده ها تشکیل میشوند، پس از قطع تأثیر محرک برای مدت بسیار کوتاهی (۱) تا (۳) ثانیه حفظ میشوند. اما در همین فاصله کوتاه ما فرصت انتخاب اطلاعات را برای انتقال به حافظه کوتاه مدت داریم.
برای روشن شدن موضوع با انگشت خود به بازویتان ضربه بزنید و احساس آنی آن را تجربه کنید. بعد ضربه زدن را متوقف کنید و ببینید چگونه احساس به سرعت از بین میرود. ابتدا شما احساس واقعی ضربه را حس میکنید اما بعد تنها به یاد می آورید که به بازویتان ضربه زده اید. در این آزمایش، درون داد ،حسی پس از حذف محرک تنها مدت بسیار کوتاهی باقی میماند. بنابراین، اطلاعات وارد شده به ثبت حسی تنها برای مدتی بسیار کوتاه حداکثر همان ۳ ثانیه دست نخورده حفظ میشوند.
در ثبت حسی نسخه دقیقی از اطلاعات حسی ذخیره میشود برخی از صاحب نظران را عقیده بر این است که برای هر یک از حواس ما یک ثبت حسی. جداگانه وجود دارد. با وجود این حواس دیداری و شنیداری بیشترین مقدار اطلاعات محیطی را به ما میرسانند. ثبت حسی با حس بینایی را مخزن تصویری و ثبت حسی منطبق با حس شنوایی را مخزن پژواکی” نامیده اند.
ادراک:
ما از راه توجه کردن به بعضی امور و بی توجهی به بعضی امور دیگر تصمیم میگیریم که تنها آنچه را که میخواهیم ادراک کنیم انتخاب نماییم پس از آنکه محرکی مورد توجه ما قرار گرفت آن محرک را به کمک فرایند ادراک و براساس دانش قبلی تفسیر میکنیم.
بنابراین توجه یا دقت در ادراک اطلاعات و انتقال آنها به حافظه کوتاه مدت و از آنجا به حافظه دراز مدت نقش اساسی به عهده دارد. ادراک یعنی نسبت دادن معنی به اطلاعات حسی. ادراک را میتوان به عنوان فرایند تشخیص الگوهای اطلاعاتی معنی دار در احساس های موجود در ثبت حسی تعریف کرد.
لازم به ذکر است که آنچه ما از احساس هایمان ادراک میکنیم دقیقاً همان چیزی نیست که ما میبینیم میشنویم یا لمس میکنیم به سخن دیگر ادراک محرک ها به همان سادگی دریافت (احساس) محرک ها نیست بلکه ادراک شامل تفسیر ذهنی محرک هاست و از حالت های ذهنی تجربه های قبلی ،دانش ،انگیزش و عوامل مختلف تأثیر می پذیرد . این و کاو چاک گفته اند ادراک متأثر از چگونگی تفسیر ما از اشیاء و امور است و وابسته است به پیش آمادگی ها و انتظارات ما.
رابطه بین احساس و ادراک را به گونه زیر بیان کرده اند:
ثبت حسی یا مخزن خسی ویژه حس مورد نظر بینایی، شنوایی و غیره درون داد محیطی را دریافت میکند و آن را به همان شکلی که احساس شده است اندک زمانی نگه میدارد. در اینجاست که ادراک (تشخیص الگو) رخ میدهد و آن فرایند معنی دادن به یک درون داد محرکی است. ادراک معادل درون داد یک دانستن با اطلاعات شناخته شده است.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.