کاربردنظریه شناختی-اجتماعی،فصل ششم روانشناسی تربیتی،منبع آزمون آموزگاری ۱۴۰۲
کاربردهای آموزشی نظریه یادگیری شناختی – اجتماعی:
الگوی یادگیری مشاهده ای میتواند معلم را در آموزش مهارت ها و موضوع های مختلف یاری دهد. موارد استفاده آن را میتوان به نحو زیر خلاصه کرد:
1. آموزش رفتارها و مهارتهای تازه :
بسیاری از رفتارها و مهارت های تازه، مانند تلفظ لغات یک زبان خارجی، انجام فعالیت های ورزشی ،خوشنویسی، حل مسائل مختلف درسی، طرز لباس پوشیدن، و جز اینها عمدتاً از راه مشاهده رفتار دیگران آموخته میشوند معلمان یکی از الگوهای ارزشمند در زندگی دانش آموزان هستند. آنها باید از این امکان یادگیری حداکثر استفاده را بنمایند. در ضمن هر عملی که معلم انجام بدهد یا هر کلامی که به زبان آورد ممکن است سرمشق دانش آموزانش قرار گیرد. پس معلم باید در حضور دانش آموزان کمال دقت و شایستگی را از خود نشان دهد.
2. تشویق و ترغیب رفتارهای قبلاً آموخته شده:
مشاهده رفتار و اعمال دیگران نه تنها منجر به یادگیری رفتارهای تازه میشود بلکه یادگیری های قبلاً آموخته شده ای را که به دلیل نبودن مشوق های لازم یا دلایل دیگر از فرد سر نمیزنند نیز نیرومند میسازد و ولفلک در این باره گفته است: برای همه ما اتفاق افتاده که در موقعیت های ناآشنا منتظر انجام عملی از سوی دیگران بوده ایم تا رفتار آنها را تقلید کنیم. مشاهده رفتار دیگران به ما میگوید کدام یک از رفتارهای قبلاً آموخته شده خود را به کار بندیم .
3.نیرومند کردن یا ضعیف کردن اثر بازداری ها:
ولفلک در توضیح این نکته گفته است اگر دانش آموزان یک کلاس مقررات آموزشگاه را زیر پا بگذارند و به خاطر این عمل تنبیه نشوند، ممکن است سایرافراد کلاس به انجام آن رفتار خلاف مقررات تحریک شوند. اگر دانش آموز قانون شکن رهبر گروه و مورد علاقه همکلاسی هایش باشد تأثیر رفتار او به عنوان سرمشق کلاس خیلی بیشتر خواهد بود این پدیده با نام اثر موجی شهرت یافته است. معلم میتواند از اثر موجی به نفع خود برای آموزش رفتارهای مطلوب به دانش آموزان سود ببرد. وقتی که معلم با دانش آموز ،قانون شکن به ویژه اگر رهبر کلاس ،باشد قاطعانه برخورد میکند به احتمال قوی رفتار قانون شکنی در سایر دانش آموزان کلاس نیز بازداری میشود.
4. جلب توجه یادگیرندگان:
ما هنگام مشاهده رفتار دیگران نه تنها آنچه را که آنها انجام میدهند یاد میگیریم، بلکه همچنین درباره جنبه هایی از موقعیت یعنی اشیاء و زمینه های گوناگون اطلاعاتی کسب میکنیم و در آینده ممکن است به آن جنبه ها توجه کنیم و از آنها استفاده های بیشتری ببریم. برای مثال وقتی که یک کودک در کودکستان با یک اسباب بازی که مدتی است مورد توجه کسی قرار نگرفته با اشتیاق به بازی می پردازد کودکان دیگر خواستار آن اسباب بازی می شوند، حتی اگر پس از به دست آوردن آن اسباب بازی به راه های دیگری با آن بازی کنند یا تنها آن را بغل کنند و با خود حمل نمایند . علت این امر آن است که از راه الگوبرداری توجه کودکان به آن اسباب بازی جلب شده است.
5. ایجاد پاسخ های هیجانی:
مشاهده رفتار دیگران به یادگیری پاسخ های هیجانی نسبت به موقعیت هایی که خود شخصاً آن را تجربه نکرده ایم می انجامد برای مثال، کودکی که میبیند کودک دیگری از سرسره مدرسه می افتد و صدمه میبیند ممکن است از آن پس از بالا رفتن از سرسره بترسد و حتی به آن نزدیک نشود این مورد شبیه شرطی شدن رفتار پاسخگر است . در رابطه با پاسخ هیجانی شرطی ترس از سرسره سره، گفتیم که اگر کودک خود هنگام بالا رفتن از سرسره به زمین بیفتد و صدمه ببیند واکنش شرطی ترس در او ایجاد می شود. طبق نظریه یادگیری مشاهده ای که در این فصل مورد بحث ماست مشاهده تجارب دیگران نیز میتواند در ما واکنش های هیجانی ایجاد کند دانش آموزان یک کلاس که شاهد رفتار محبت آمیز و دوستانه یکی از معلمان با دانش آموزان کلاس دیگری بوده اند، با اشتیاق از ورود این معلم به کلاس خود استقبال خواهند کرد.
خلاصه فصل:
*اصطلاح گشتالت شکل، انگاره یا طرح معنی میدهد اما در روانشناسی گشتالت بدین معنی است که کل از اجزای تشکیل دهنده آن بیشتر است. *روانشناسان گشتالتی بر یادگیری از راه بینش تأکید کرده اند یادگیرنده زمانی به بینش میرسد که بتواند از راه درک روابط میان اجزای موقعیت یادگیری به صورت یک گل سازمان یافته، به تمامیت آن موقعیت پی ببرد.
*طبق نظریه گشتالت چگونگی ادراک ما از پدیده ها مبتنی بر چندین قانون یا اصل به نام قوانین سازمان ادراکی است این قوانین توانایی هایی هستند ذاتی در انسان که از طریق آنها فرد پدیده های ادراکی را سازمان میدهد مهم ترین قوانین سازمان ادراکی عبارت اند از: شباهت، مجاورت ،بستن ادامۀ خوب، سادگی و شکل و زمینه.
*مهم ترین کاربرد آموزشی نظریه گشتالت به وسیله بنیانگذار آن ماکس ورتایمر در کتاب تفکر بارآور او مطرح شده است و رتایمر به جای روش های متداول زمان خود در آموزش ریاضیات یعنی روش های مبتنی بر منطق و روش مبتنی بر تداعی گرایی ( حفظ طوطی وار)، روش بینش مندانه را پیشنهاد داده است.
*در نظریه یادگیری معنی دار ،کلامی گفته شده وقتی مطلبی معنی دار است که قابل ارتباط دادن با مطالبی باشد که از پیش در ساخت شناختی یادگیرنده وجود دارند به همین قیاس، یادگیری معنی دار از راه ایجاد ارتباط بین مطالب تازه و مطالب قبلاً آموخته شده ایجاد میشود.
* هنگام یادگیری مطالب تازه به صورت معنی دار آن مطالب جذب هـرم سـاخت شناختی یادگیرنده میشوند. این جذب شدن مطالب در ساخت شناختی شمول نام دارد.
*در نظریه یادگیری معنی دار کلامی یادگیری با شمول اشتقاقی و شمول همبستگی و فراموشی با شمول زوالی تبیین میشوند.
*عواملی که در نظریه یادگیری معنی دار کلامی سبب بهبود ساخت شناختی و افزایش کیفیت یادگیری و یادداری میشوند عبارت اند از سازمان ثبات و روشنی دانش یادگیرنده در یک زمینه یادگیرنده در لحظه یادگیری.
*پیش سازمان دهنده به مجموعه ای از مفاهیم مربوط به موضوع یادگیری گفته میشود و نقش آن این است که توجه یادگیرنده را به مفاهیم عمده مطلب مورد یادگیری جلب میکند، روابط میان مطالب را برجسته میسازد و مطالب جدید را به آنچه یادگیرنده از قبل میداند ربط میدهد.
* پیش سازمان دهنده را میتوان به توضیحی نمایشی و مقایسه ای تقسیم کرد. علاوه بر اینها، هم پیش سازمان دهنده کلامی و نوشتاری وجود دارد هم پیش سازمان دهنده شفاهی و هم پیش سازمان دهنده شکلی و نموداری.
* در نظریه آزوبل مهم ترین عامل انگیزشی مؤثر بر یادگیری معنی دار سائق شناختی است. سائق شناختی یک انگیزه درونی است که از کنجکاوی ها و علاقه های یادگیرنده نسبت به کشف دستکاری، درک و فهم و برخورد با محیط سرچشمه می گیرد.
*نزدیکترین نظریه شناختی به نظریه های رفتاری نظریه شناختی اجتماعی بندورا است. مهم ترین وجه اشتراک نظریۀ بندورا و نظریه های رفتاری اهمیت دادن آنها به تقویت و تنبیه است.
*طبق مفهوم تعیین گری ،متقابل عوامل شخصی از جمله باورها، انتظارات، نگرشها، و غیره (رویدادهای محیطی فیزیکی) و (اجتماعی) و (رفتارهای عملی و کلامی )فرد با یکدیگر تأثیر متقابل دارند و به کمک هم رفتار انسان را تعیین میکنند.
*در نظریه شناختی اجتماعی ،بندورا مهم ترین یادگیری یادگیری از راه مشاهده است. یادگیری از راه مشاهده دارای چهار مرحله اصلی است ،توجه به یادسپاری بازآفرینی و انگیزشی.
*خودکارآمدی یا خودکارآمدی تصوری به باورهای افراد درباره توانایی کنترل زندگی به دست خودشان گفته میشود خودکارآمدی عنصر مهم خودسامانی است خودسامانی یا خودنظم دهی یعنی تولید و هدایت ،اندیشه ها ،هیجان ها و رفتارها توسط خود فرد به منظور رسیدن به هدف.
*یکی از برنامه های موفق آموزش خودسامانی تغییر شناختی رفتاری است. منظور از تغییر شناختی- رفتاری تغییر دادن رفتار آشکار فرد به وسیله دستکاری فرایندهای فکری نهان اوست.
*از جمله کاربردهای نظریه یادگیری مشاهده ای بندورا عبارت اند از: آموزش رفتارها و مهارت های تازه تشویق و ترغیب رفتارهای قبلاً آموخته شده نیرومند کردن یا ضعیف کردن اثر بازداری ها جلب توجه یادگیرندگان و ایجاد پاسخ های هیجانی.
*عاملیت انسانی یا نیروی انسانی در نظریه بندورا عبارت است از طراحی آگاهانه و اجرای عمدی اعمال از سوی فرد به منظور تأثیرگذاری بر رویدادهای آینده.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.