تعریف طراحی آموزشی ،فصل پانزدهم روانشناسی تربیتی،منبع آزمون آموزگاری ۱۴۰۲
ما در فصل های پیشین این کتاب در بحث های مربوط به موضوع های مختلف از جمله ،هوش ، خلاقیت، حل مسئله، تشکیل مفهوم و غیره . روش های آموزشی ویژه آنها را توضیح دادیم. از آنجا که آموزش فعالیت اصلی معلم است و یکی از موضوع های مهم روانشناسی پرورشی را آموزش تشکیل میدهد.
تعریف و اهمیت طراحی آموزشی:
در فصل اول این کتاب آموزش را به عنوان فعالیتی که هدف آن کمک به یادگیری دانش آموزان و دانشجویان است تعریف کردیم این فعالیت یک کار عمدی و جدی است و مانند هر کار جدی دیگری نیاز به طراحی و پیش اندیشی دارد بنا به گفته گانیه ،ویگر ،گلاس و کلر، هر معلم یا آموزشگری که از دانش اصول طراحی آموزشی برخوردار باشد از بینش وسیع تری برای کمک به یادگیرندگان در یادگیری بهره مند است . طراحی آموزشی یا طراحی آموزش را میتوان به عنوان انتخاب ،تولید و برنامه ریزی فعالیت هایی که به یادگیرندگان در یادگیری کمک میکند تعریف کرد. گروهی از صاحب نظران به جای طراحی آموزشی از اصطلاح برنامه ریزی آموزشی استفاده می کنند و آنها را کمابیش معادل به کار میبرند از جمله فتسکو و مککلور گفته اند زمانی که شما به عنوان معلم برای درس های روزانه واحدهای درسی (چند درس بر روی هم ) و برنامه های آموزشی برای دانش آموزان خود برنامه ریزی میکنید درگیر فرایند طراحی آموزشی هستید . برنامه ریزی آموزشی را کرو،کشانک به این صورت تعریف کرده اند” فرایندی که توسط آن معلم تصمیم میگیرد که (۱) چه چیزی را آموزش بدهد (۲) چگونه آن را آموزش بدهد و (۳) چگونه تعیین کند که دانش آموزان در یادگیری موفق بوده و از آن راضی اند “.
الگوهای طراحی آموزشی:
برای طراحی آموزشی یا برنامه ریزی آموزشی الگوهای مختلفی موجودند. به طور کلی میتوان آنها را بر اساس نظریه های روانشناسی یادگیری و روانشناسی پرورشی به دو دسته تقسیم کرد.
یک دسته از الگوهای طراحی آموزشی بر این فرض استوارند که رفتارها، دانش ها و باورهای مشخصی وجود دارند که باید آموخته شوند و راهبردها یا شرایط آموزشی متفاوتی موجودند که هر یک برای بخشی از آن هدف ها ،دانش ها و باورها مناسب ترند هم نظریه های رفتاری و هم نظریه های شناختی برای این دسته از الگوها مثال هایی به دست داده اند. دسته دوم الگوهای آموزشی برای” سازمان دادن محیط های آموزشی” که دانش آموزان را به هنگام حل مسئله و دستیابی به فهمیدن های خود حمایت کنند توصیه هایی به دست میدهند. این نوع الگوها معمولاً به دیدگاه های سازنده گرایی مربوط به یادگیری کلاس درس مانند یادگیری مبتنی بر مسئله وابسته اند. این دو نوع الگو را به ترتیب الگوی آموزش معلم محور و الگوی آموزش یادگیرنده محور نیز نامیده اند .
طراحی آموزشی معلم – محور: الگوی عمومی آموزشی
همه الگوهای طراحی یا برنامه ریزی آموزشی معلم محور بر مراحلی استوارند که میتوان آنها را مراحل فعالیت های آموزشی نامید این مراحل به بهترین وجه در الگوی معروفی که الگوی “عمومی آموزشی” نام دارد مطرح شده اند.
مرحله 1: فعالیت های پیش از عمل آموزش
در این مرحله از آموزش معلم ابتدا به تعیین مقاصد درس خود یعنی هدف های آموزشی می پردازد. در ضمن برای اینکه معلم بتواند هدف های آموزشی متنوعی برای درس های خود تهیه کند، لازم است از طبقه بندی های هدف های آموزشی که در آنها سطوح مختلف هدف های آموزشی و انواع یادگیری معرفی شده اند استفاده نماید.بعد از تهیه هدف های آموزشی درس نوبت به تعیین آمادگی یا ویژگی هایی از یادگیرندگان که برای یادگیری هدف های آموزشی آن درس پیش نیاز به حساب می آیند میرسد. به این بیانات ویژگی های ورودی رفتارهای ورودی میگویند پس از تعیین رفتارهای ورودی پیش نیاز برای یادگیری هدف های آموزشی معلم باید از طریق اجرای یک ارزشیابی مقدماتی که سنجش آغازین نام دارد معین کند که ایا دانش اموزان بر این پیش نیازها تسلط کافی دارند یا اینکه پیش از آموزش هدف های تازه باید آنها را برای یادگیری مطالب جدید آماده سازد. چنان که معلوم شود که همه یا تعدادی از یادگیرندگان در بعضی رفتارهای ورودی کم و کسرهایی دارند، معلم باید از طریق آموزش ترمیمی ابتدا به رفع این کم و کسرها بپردازد.
مرحله2 : فعالیت های پیش از عمل آموزش و ضمن آن
هر یک از هدف های آموزشی معلم معرف نوع بخصوصی از انواع یادگیری است. بنابراین، معلم باید در تمام مراحل تهیه طرح آموزشی خود و اجرای آن به روانشناسی یادگیری مراجعه کند تا از انواع شرایط ،قوانین و نظریه های یادگیری اطلاع حاصل نموده آنها را در بهبود فعالیت های آموزشی خود مورد استفاده قرار دهد علاوه بر اطلاعات مربوط به روانشناسی یادگیری آگاهی از دانش روانشناسی انگیزش و تأثیر عوامل انگیزشی مختلف بر یادگیری نیز معلم را در فعالیت های آموزشی اش یاری میدهد.
مرحله 3: فعالیت های ضمن عمل آموزش
به منظور آموزش هدف های مختلف درس به یادگیرندگان معلم باید روش های مناسب آنها را به کار بندد؛ یعنی بنا به اقتضای هدف ها و ویژگی های دانش آموزان از فنون و روش های مختلف آموزشی از جمله روش های سخنرانی اکتشافی بحث گروهی آموزش فردی آموزش برنامه ای و غیره استفاده نماید.
مرحله 4: فعالیت های پس از عمل آموزش
به کارگیری درست الگوی آموزشی مورد بحث استفاده از وسائل و روش های مختلف ارزشیابی را ایجاب میکند معلم باید در پایان هر واحد آموزشی یا واحد یادگیری با اجرای آزمونی که هدف های آن واحد یادگیری را به دقت اندازه میگیرد میزان یادگیری دانش آموزان را تعیین کند. علاوه بر اجرای آزمون معلم باید در پایان هر واحد یادگیری به سنجش عملکرد یادگیرندگان در فعالیت های مختلف مانند انجام پروژه های کار عملی، نوشتن گزارش ها و مقاله های تحقیقی انجام کارهای آزمایشگاهی و جز اینها نیز اقدام نماید تا ارزشیابی کاملتری از یادگیری آنان به عمل آورد.
طراحی آموزشی یادگیرنده – محور بر اساس رویکرد سازنده گرایی
در طراحی آموزشی یا برنامه ریزی آموزشی سنتی یا معلم محور طراحی فعالیت های آموزشی معلم و فعالیت های یادگیری دانش آموزان عمدتاً به عهده معلم است در طراحی آموزشی یادگیرنده محور یا مبتنی بر رویکرد سازنده گرایی برنامه ریزی یا طراحی وظیفه مشترک معلم و دانش آموزان و قابل مذاکره است. یعنی معلم و دانش آموزان با همدیگر درباره هدف ها محتوا فعالیت ها و رویکردها تصمیم می گیرند. تفاوت دیگر بین طراحی آموزشی معلم محور و طراحی آموزشی یادگیرنده محور این است که در طراحی نوع اول هدف های آموزشی و یادگیری به طور دقیق مشخص میشوند، اما در طراحی وابسته به نظریه های سازنده گرایی با یادگیرنده محور هدف ها بسیار کلی تر و اساسی ترند. و ولفلک موارد زیر را به عنوان هدف های آموزشی یک درس تاریخ دوره دبیرستان از معلمی که طراحی آموزشی او وابسته به رویکرد سازنده گرایی است مثال آورده است. او از دانش آموزانش میخواهد توانایی های زیر را کسب کنند:
* از منابع دست اول استفاده کنند فرضیه بسازند و به مطالعات نظام مند اقدام کنند.
* دیدگاه های مختلف را درک کنند.
* به دقت بخوانند و به طور فعال بنویسند.
*مسئله طرح کنند و به حل مسئله بپردازند.
گام بعدی در برنامه ریزی آموزشی یادگیرنده محور این است که برای رسیدن به هدف های یادگیری مورد نظر محیط های یادگیری مناسب تدارک دیده شود به گونه ای که علاقه ها و توانایی های فردی یادگیرندگان مورد احترام قرار گیرند همچنین لازم است برای یادگیری موضوع ها، اندیشه ها، و مسائلی شناسایی و استفاده شوند که به یادگیرندگان در ایجاد توانایی درک و فهم عمیق کمک کنند. وولفلک برای درس تاریخ دوره دبیرستان کشور آمریکا موضوع هایی را نام برده است: “دموکراسی و انقلاب “، “عدالت و برده داری” معلم میتواند هر یک از موضوع های تعیین شده را به صورت یک نقشه مفهومی در آورد.
صرف جمع آوری منابع مختلف و آسان سازی یادگیری دانش آموزان می نماید. همچنین در این نوع طراحی آموزشی بیشتر از آنچه به فراورده یا نتیجه یادگیری اهمیت داده شود بر فرایند یادگیری و تفکر پشت فراورده تأکید میشود.روش طراحی آموزشی فوق را طراحی یکپارچه نیز نامیده اند. منظور این است که به جای انتخاب موضوع های جداگانه برای یادگیری میتوان موضوع هایی را که به هم ارتباط نزدیک دارند انتخاب کرد و دانش آموزان را به یادگیری همزمان همۀ آن موضوع ها تشویق کرد. وولفلک در این باره میگوید برای آموزش موضوع های مختلف به دانش آموزان دبستانی، دلیلی وجود ندارد که ابتدا بر روی مهارت های هجی کردن کار کرد بعد مهارت های گوش دادن بعد مهارت های نوشتن بعد مطالعات اجتماعی و علوم اگر دانش آموزان بر روی مسائل واقعی کار کنند همه این توانایی ها را می توان پرورش داد. بعضی از اندیشه هایی که میتوان برای دانش آموزان خردسال به صورت یکپارچه مورد استفاده قرار داد عبارت اند از مردم دوستی ارتباطات ،بوم جوامع، و الگوها.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.