حیطه روانی- حرکتی،فصل پنجم فنون تدریس از سری منابع آزمون آموزگاری ۱۴۰۲
حیطه روانی- حرکتی
هدف های آموزشی در این حیطه بر مهارت های روانی- حرکتی استوار است. این حیطه بیشتر شامل مهارت های عملی در زمینه های فنی و حرفه ای تربیت بدنی، هنر، کار آزمایشگاهی و امثال آنهاست یادگیری ها و هدف های آموزشی در حیطه روانی- حرکتی آمیخته با یادگیری در حیطه شناختی و عاطفی بوده قابل تفکیک از آنها نیست؛ به این معنی که مهارت در انجام یک فعالیت عملی، مستلزم درک و شناخت بهتر و علاقه به مفهوم و موقعیت است. به علت وسعت دامنه مهارت های مبتنی بر توانایی های فیزیکی، تاکنون توافق کلی روی سطوح یادگیری در این حیطه به عمل نیامده است. صاحب نظرانی همچون گیلفورد، سیمپسون ، کیلر، بارکر و مایلز ، و هارو در این زمینه نظریاتی دادهاند بر اساس دیدگاه های ارائه شده بین اعمال روانی و حرکتی اندام های مختلف بدن هماهنگی وجود دارد. این اعمال به ترتیب از عمل ساده مشاهده و تقلید شروع میگردد و به تدریج به سطوح بالاتر عمل کردن بدون کمک، دقت در عمل هماهنگی حرکات و عادی شدن عمل ختم می شود. در این حیطه نیز همچون حیطه های دیگر، وقتی دانش آموز به سطوح عالی یادگیری عادی شدن عمل خواهد رسید که سطوح پایین تر طی شده باشد. متأسفانه بسیاری از معلمان به این روند توجه چندانی ندارند و حتی گاهی با قرار دادن دانش آموزان در نخستین مرحله تصور میکنند که آنان مهارت کافی را به دست خواهند آورد در حالی که برای کسب مهارت های عملی تا سطح تسلط به گذراندن پنج مرحله ذیل نیاز است :
1.مشاهده و تقلید
در این مرحله لازم است دانش آموز با مشاهده رفتار مربی که مشغول انجام مهارت مورد نظر است به ترتیب وقوع حرکات، رابطه موجود بین آنها سرانجام نتیجه نهایی رفتار را به دقت مشاهده کند. گاهی اتفاق می افتد که
خواندن دستورالعمل توأم با مشاهده اجرای مهارت صورت می پذیرد؛ مثلاً دانش آموزی که بازی فوتبال را تازه شروع کرده است هم مقررات و آیین نامه بازی فوتبال را میخواند و هم به مشاهده بازیگران فوتبال میپردازد. نتیجه توجه و مشاهده این خواهد بود که بتواند از حرکات و رفتار بازیکنان تقلید کند. هنگام تقلید کردن معمولاً زمان و نتیجه نهایی چندان مورد نظر نیست، بلکه یادگیرنده می کوشد تا حالات خاصی از رفتار مورد نظر را همان طور که در دستورالعمل گفته شده و مربی انجام داده است، تقلید کند. از آنجا که انجام دادن هرگونه فعالیت عملی نیازمند نوعی آمادگی ذهنی و عاطفی و فیزیکی است لازم است دانش آموز در مرحله مشاهده و تقلید، در سه زمینه ،فوق آمادگی لازم را کسب کرده باشد.
2. اجرای عمل بدون کمک
در این مرحله سطح یادگیری اندکی بالاتر از مرحله قبلی است و در آن از روش تقلید ساده دور میشویم و به مرحله اجرای آگاهانه تر عمل می رسیم. در این مرحله باید میزان وابستگی دانش آموز به مربی بسیار ناچیز شود، به حدی که دیگر نیازی به یاری مستقیم مربی نباشد؛ اما نظارت و هدایت او در اجرای مهارت باید همچنان ادامه یابد. این سطح از یادگیری را می توان به سه سطح فرعی اجرای آگاهانه دستورالعمل ها، انتخاب بهترین روش ها و اجرای مكرر عمل بدون کمک تقسیم کرد.
3.دقت در عمل
اجرای عمل در مرحله قبلی از سرعت و دقت کافی برخوردار نبود؛ اما در این مرحله دانش آموز باید کار را با دقت، سرعت و ظرافت انجام دهد. او در این سطح توانایی کنترل اعمال خود را برحسب نیازها پیدا می کند؛ مثلاً حرکات خود را سریع تر یا کندتر میکند اشتباهات خود را کاهش می دهد یا مسیر حرکات را تغییر میدهد. نظارت و راهنمایی مربی و تمرین و تکرار، همچون مراحل قبل در این مرحله نیز نقش ارزنده ای بازی می کند.
4. هماهنگی حرکات
هماهنگی حرکات یعنی برقراری هماهنگی بین مجموعه ای از اعمال با رعایت نظم و کارایی لازم در این سطح از یادگیری، دانش آموز توانایی انجام دادن هماهنگ چندین حرکت را به طور هم زمان به دست می آورد؛ مثلاً قادر میشود با یک دست، میکروسکوپ را تنظیم و با دست دیگر، شکل دیده شده را ترسیم کند یا متنی را بدون نگاه کردن به دکمه های حروف ماشین تحریر تایپ کند.
5.عادی شدن عمل
این سطح بالاترین مرحله یادگیری در حیطه روانی- حرکتی است که طی آن دانش آموز به انجام دادن کارهای دقیق و موزون عادت میکند؛ به عبارت دیگر او در این سطح به فکر کردن و صرف انرژی برای هماهنگ کردن فعالیت ها و تنظیم و توالی آنها نیازی ندارد و اغلب فعالیت های او بدون تردید راحت و به طور خودکار و شبه انعکاسی صورت می گیرد؛ مانند مهارت در رانندگی تا حدی که راننده بدون فکر کردن و تصمیم گیری ارادی هنگام برخورد با صحنه های خطرناک انعطاف پذیری داشته باشد و واکنش مناسب نشان دهد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.