روش کاوشگری،فصل دهم فنون تدریس از سری منابع آزمون آموزگاری ۱۴۰۲
روش کاوشگری:
روش کاوشگری اصولاً روشی پژوهش محور است که به وسیله ریچارد ساچمن مطرح شده است. در این روش معلم دانش آموزان را در موقعیتی قرار میدهد که بتوانند مسائل خود را از طریق اندیشه کاوش و پژوهش به مدد شواهد موجود تا گردآوری شده بیازمایند و شخصاً از آنها نتیجه گیری کنند تا علاوه بر یادگیری حقایق علمی، نگرش علمی نیز کسب نمایند. در واقع آموزش با روش کاوشگری فراهم ساختن موقعیتی همراه با کنجکاوی به منظور ترغیب دانش آموزان برای حل مسائل موجود و یادگیری فعال است. این روش اساساً از روش های پژوهش علمی نشأت گرفته و دانش آموز محور است و بر خلاف روش های تدریس مستقیم نقش معلم در آن انتقال و ارائه مطالب درسی نیست او نقش راهنما را در فرایند تدریس بازی میکند و به جای انتقال مستقیم اطلاعات و حقایق علمی روش کسب اطلاعات را به دانش آموزان می آموزد. مهم ترین نقش معلم در این روش فراهم کردن موقعیت کاوشگری و ایجاد روحیه پژوهش در دانش آموزان و هدایت فعالیت های آنان است.
مراحل اجرای روش کاوشگری
انگیزه کاوشگری به طور طبیعی در تمام افراد وجود دارد. اگر دانش آموزان با یک موقعیت مبهم و سؤال برانگیز روبه رو شوند درباره آن به کاوش خواهند پرداخت. هر چیزی که اسرار آمیز غیر منتظره یا ناشناخته باشد به عنوان یک رویداد ناهمخوان برای کاوشگری مناسب و مفید خواهد بود.
مرحله اول
درگیر شدن دانش آموزان با یک موقعیت مسئله دار در این مرحله معلم موقعیت مسئله دار یا مشکل را ارائه میکند و روش های کاوشگری را برای دانش آموزان توضیح میدهد انتخاب یک موقعیت مناسب برای شروع آموزش، یکی از مهمترین مراحل انجام کار به شمار می آید. اگر موقعیت مسئله دار توجه دانش آموزان را جلب نکند یا برای آنان به اندازه کافی برانگیزاننده نباشد، کاربرد این روش بسیار مشکل خواهد بود.بدهد بود. موقعیت نباید نامعین و یا مسئله نباید تکرار آزمایش های دیگران باشد تا دانش آموزان علاقه بیشتری از خود نشان دهند ناهمخوانی از ویژگی های بارز یک موقعیت مسئله دار است. موقعیت های ناهمخوان از یک مسئله معمولی که دارای راه حل های معینی ،است نمایی متمایز دارند موقعیت های ناهمخوان به رویدادهایی می پردازند که با تصورات دانش آموزان از واقعیت تناقض دارند. به عبارت دیگر هر رویداد دارای مسئله رویدادی ناهمخوان نیست رویداد ممکن است از آن جهت که پاسخ آن را نمیدانیم مسئله باشد، اما اگر به مفاهیم جدیدی برای درک آن نیاز نداشته باشیم نمیتواند موقعیت کاوشگری را فراهم سازد. بسیاری از معلمان گاهی مسائلی را برای دانش آموزان مطرح میکنند که در اصل ابهام آمیز نیستند. البته سؤال کردن به خودی خود ارزش دارد، لیکن نباید آن را با تصور کاوشگری علمی اشتباه کرد؛ مثال زیر می تواند نمونه ای از یک موقعیت ناهمخوان باشد.
مرحله دوم
جمع آوری اطلاعات( تأیید) پس از ارائه موقعیت ابهام آمیز دانش آموزان نباید از معلم بخواهند آن پدیده را برایشان توضیح دهد، و یا معلمان نباید به توضیح چنین موقعیت هایی بپردازند. دانش آموزان باید روی آن مسئله تمرکز کنند و آن را سازمان دهند تا اینکه به ماهیت آن پی ببرند. در تمام این مدت دانش آموزان باید در صدد شناختن طبیعت و هویت اشیا حوادث و شرایطی که رویداد ابهام آمیز را احاطه کرده است، باشند.
مرحله سوم
فرضیه سازی پس از شناخت مقدماتی ،حقایق، دانش آموزان باید فرضیه هایی را که به ذهن متبادر میشود و کاوشگری را بیشتر هدایت می کند، یادداشت کنند با این عمل آنان میتوانند با استفاده از دانشی که در مورد عملکرد اشیا دارند سؤال های خود را به روابط میان متغیرهای درونی آن موقعیت تغییر دهند. منظور از فرضیه سازی پیش بینی راه حل های احتمالی برای پرسش های مطرح شده است. فرضیه ها معمولاً بر اساس نگرش و شناخت پیشین دانش آموزان، اطلاعات و شواهدی که مورد تأیید قرار گرفته اند و رابطه هایی که در اطلاعات و داده های موجود میبینند شکل میگیرند دانش آموزان برای ساختن فرضیه ها ناگزیر به تفکر هستند. آنها با در نظر گرفتن چندین راه ممکن برای ادامه فعالیت نتایج هر یک از فرضیه ها را در عالم تصور تجزیه و تحلیل می کنند؛ بدیهی است که در هیچ یک ازآنها اخذ نتیجه قطعی نیست.
مرحله چهارم
گردآوری داده ها( آزمایشگری). فرضیه سازی آخرین مرحله اجرای روش کاوشگری نیست؛ برای قبول یا رد فرضیه باید آن را بیازماییم. در واقع فرضیه آزمایی یکی از مراحل مهم حل مسئله است که در علوم مختلف روش های متفاوتی برای آن وجود دارد به طور کلی دانش آموزان برای قبول یا رد فرضیه های خود نیاز به جمع آوری دقیق اطلاعات دارند آنان میتوانند اطلاعات موردنیاز خود را از منابع مختلف مانند کتاب های درسی کتاب های غیر درسی روزنامه ها و مجله های علمی، مصاحبه با صاحب نظران گردش علمی و تجارب مستقیم آزمایشگاهی به دست آورند. اطلاعات جمع آوری شده باید با توجه به معیارهای صحیح و . طبقه بندی شوند تا دانش آموزان بتوانند براساس طبقه بندی انجام شده، روابط بین اطلاعات موجود را درک کنند و ذهنشان را برای رسیدن به یک استنباط کلی آماده سازند. هر چه منابع جمع آوری اطلاعات معتبرتر و اطلاعات گردآوری شده کامل تر باشد، تأیید یا رد فرضیه از اعتبار بیشتری برخوردار است. اگر دانش آموزان اطلاعات کافی درباره ماهیت موقعیت مسئله دار و عناصر مؤثر بر آن نداشته باشند، احتمال اشتباه در روابط علی بسیار زیاد خواهد بود. چنانچه دانش آموز سریعاً به فرضیه سازی روابط پیچیده میان همه متغیرهایی که به نظرش مربوط میآید بپردازد، ممکن است به آزمونی بی پایان که هیچ گونه پیشرفت قابل ملاحظه ای ندارد، ادامه دهد. اما با مجزا ساختن متغیرها و آزمون آنها به تنهایی میتواند متغیرهای نامربوط را حذف کند و روابط موجود میان هر متغیر مستقل نظیر درجه حرارت و تیغه فلزی و متغیرهای وابسته که در این مورد خم شدن تیغه است را کشف کند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.