یادآوری و فراموشی،فصل هفتم روانشناسی تربیتی،منبع آزمون آموزگاری ۱۴۰۲
یادآوری و فراموشی:
منظور از فراموشی ناتوانی ما در به یادآوردن اطلاعات از حافظه دراز مدت است. بسیاری از اطلاعاتی را که ما فکر میکنیم فراموش کرده ایم هرگز به حافظه دراز مدت وارد نکرده ایم، یعنی آنها را به درستی نیاموخته ایم پس یادگیری واقعی به اندوزش اطلاعات در حافظه دراز مدت و فراموشی واقعی به از بین رفتن اطلاعات از این حافظه گفته میشود با وجود این در مسیر اطلاعات هم از ثبت حسی به حافظه کوتاه مدت و هم از حافظه کوتاه مدت به حافظه دراز مدت حذف اطلاعات صورت میپذیرد که در زیر به آنها اشاره میکنیم.
علت حذف اطلاعات از ثبت حسی:
چنان که در بحث مربوط به ثبت حسی یا مخزن حسی ،دیدیم در هر لحظه اطلاعات زیادی وارد آن میشوند که غالب آنها مورد استفاده قرار نمی گیرند از مجموع اطلاعات فراوانی که در هر لحظه به مخزن حسی وارد میشوند تنها آن اطلاعاتی که مورد توجه ما قرار میگیرند انتخاب میشوند و برای پردازش به بخش های دیگر حافظه سپرده میشوند بنابراین، مهمترین دلیل حذف اطلاعات از ثبت حسی بی توجهی است.
علت فراموشی اطلاعات از حافظه کوتاه مدت:
از آنجا که گنجایش حافظه کوتاه مدت محدود است به سرعت از اطلاعات پر میشود وقتی که حافظه کوتاه مدت پر شد برای اینکه اطلاعات تازه ای وارد آن بشوند اطلاعات قبلی باید از آن خارج گردند. به این پدیده جانشینی میگویند. بنابراین یک عامل مهم فراموشی یا حذف اطلاعات از حافظه کوتاه مدت جانشینی مطالب جدید با مطالب قدیمی .است علت دیگر فراموشی اطلاعات از حافظه کوتاه مدت حذف خودبه خودی آنها بر اثر گذشت زمان یا محو اثر است. این نظریه به نظریه رد یاد یا رد حافظه شهرت دارد. طبق این نظریه اطلاعات ذخیره شده در حافظه کوتاه مدت را میتوان ردها یا آثاری دانست که در طول زمان محو میشوند.
علت فراموشی اطلاعات از حافظه دراز مدت:
روانشناسان عموماً بر این عقیده اند که اطلاعات وارد شده به حافظه دراز مدت به عکس حافظه های حسی و کوتاه مدت هرگز از بین نمیروند و با بودن شرایط مناسب همیشه قابل بازیابی (یادآوری) هستند با وجود این صاحب نظران چندین علت برای به یاد نیامدن اطلاعات از حافظه دراز مدت ذکر کرده اند که در زیر آنها را توضیح میدهیم.
واپس زدن:
دسته ای از روانشناسان که پیرو نظریه روان پویایی فروید هستند معتقدند که ما بعضی وقت ها به طور عمد، بعضی اطلاعات با خاطراتی را که نمیخواهیم به یاد آوریم واپس میزنیم و به همین دلیل آنها را فراموش میکنیم بنابراین یکی از نظریه های مربوط به فراموشی اطلاعات از حافظه دراز مدت نظریه واپس زدن یا سرکوب نام دارد. مفهوم واپس زدن یا سرکوب خاطرات که در نظریه روان پویایی فروید شهرت یافته است به ناتوانی انسان در یادآوری رویدادهای ناخوشایند یا امور وابسته به آنها اشاره میکند. به این نوع فراموشی اغلب فراموشی هیجانی می گویند واپس زدن اطلاعات را میتوان مشکل بازیابی به حساب آورد. طبق این نظر به دلایلی نشانه های لازم برای بازیابی خاطرات واپس زده در دسترس قرار ندارند.
تداخل:
روانشناسان نظریه دیگری را برای توجیه علت به یاد نیامدن اطلاعات از حافظه دراز مدت ذکر کردهاند که نظریه تداخل نام دارد. طبق این نظریه اطلاعات یاد گرفته شده با هم تداخل میکنند و در هم مخلوط می شوند و همین امر سبب به یاد نیامدن آنها میشود بعضی وقت ها اطلاعات تازه یاد گرفته شده با اطلاعات قبلاً آموخته شده تداخل میکنند و مانع یادآوری اطلاعات قبلی میشوند. به این نوع تداخل بازداری پس گستر میگویند گاه اطلاعات قبلاً آموخته شده سبب میشوند که ما نتوانیم اطلاعات تازه یاد گرفته شده را به یاد آوریم به این نوع تداخل بازداری پیش گستر می گویند.
مشکلات بازیابی:
سومین و مهمترین عاملی که روانشناسان برای به یاد نیامدن اطلاعات از حافظه دراز مدت ذکر کردهاند مشکلات بازیابی است. طبق این نظریه آنچه به حافظه دراز مدت سپرده میشود هرگز از بین نمی رود و علت اینکه ما پاره ای از مطالب قبلاً آموخته شده را نمی توانیم به یاد بیاوریم این است که در بازیابی آنها ناتوانیم و گرنه مطالب در حافظه ما موجود هستند. اگر نشانه ها یا سرنخ های بازیابی لازم را پیدا کنیم میتوانیم اطلاعات فراموش شده را به یاد آوریم. این حالت درست مثل پروندهای است که در بایگانی ذهن موجود است اما شماره آن را در دست نداریم. اگر شماره پرونده را در اختیار داشته باشیم به راحتی میتوانیم آن را در بایگانی پیدا کنیم. به عنوان یک قیاس ،دیگر کوشش برای پیدا کردن مطلبی از حافظه دراز مدت شبیه به پیدا کردن کتابی در یک کتابخانه بزرگ است. اگر ندانیم که کتاب مورد نظر با چه رمزی و در کجا قرار داده شده است نمی توانیم آن را پیدا کنیم هر چند که کتاب دلخواه ما در کتابخانه موجود باشد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.