گسترش ویژه مطالب، فصل یازدهم روانشناسی تربیتی ، منبع آزمون آموزگاری ۱۴۰۲
راهبردهای گسترش ویژه مطالب پیچیده:
یادداشت برداری:
منظور از یادداشت برداری یعنی انتخاب و ثبت نکات مهم و کلیدی هنگام خواندن یک مطلب یا گوش دادن به یک سخنرانی به گونه ای که بعداً و سر فرصت بتوان مطالب یادداشت برداری شده را مرور و بازنگری کرد در صورتی میتوان یادداشت برداری را در ردیف راهبردهای گسترش معنایی قرار داد که به یادگیرنده کمک کند تا اطلاعات جدید را سازمان دهد و بین آنها و دانش موجود خود پیوند برقرار نماید آرندز میگوید در یادداشت برداری باید تنها نکات مهم و کلیدی ثبت شوند آن هم به زبان خود یادگیرنده و به طور خلاصه.
دمبو یادداشت ها را درصورتی مفید میداند که همراه با توضیح و تفسیرهای خود یادگیرنده باشند. او این گونه یادداشت برداری را یادداشت سازی نامیده و دربارۀ آن گفته است به زبان خود یادداشتهای مختصر بردارید به گونه ای که مهم خلاصه شوند و سازمان یابند و برای شما معنی دار باشند.
خلاصه کردن:
منظور از خلاصه کردن نوشتن عبارت های کوتاهی است که معرف اندیشه های اصلی موضوع مورد مطالعه باشد. بنا به تعریف اگن و کاوچاک خلاصه کردن فرایند آماده سازی یک توصیف مختصر از مطالب نوشتاری یا گفتاری است که برای وارسی اینکه آنچه را که خوانده و یا شنیده ایم فهمیده ایم یا نه مفید است خلاصه کردن به زبان خود به گونه های مختلفی انجام شدنی است یک راه آن است که از خواننده بخواهیم تا پس از خواندن هر پاراگراف مطلب آن را در یک سطر خلاصه کند راه دیگر آن است که از خواننده بخواهیم خلاصه ای از یک مطلب به گونه ای تهیه کند که به دیگران در درک آن مطلب کمک نماید اسلاوین این روش از آنجا مؤثر است که خلاصه کننده را مجبور میسازد تا خلاصه ای کوتاه تهیه کند و به طور جدی بکوشد تا موضوعهای مهم را از غیر مهم تشخیص دهد.
علامت گذاری و حاشیه نویسی:
علامت گذاری و حاشیه نویسی که مجموعاً شرح نویسی نام دارند روشی است که به وسیلۀ آن با گذاشتن علامت و نوشتن رمز و کلمات و عبارات بر روی متن و حاشیه کتاب ساختمان مطلب و نکات مهم و معانی اصلی برای خواننده برجسته میشوند و مطالب تازه به مطالب قبلاً آموخته شده ارتباط می یابند. بالدريج برای شرح نویسی موارد زیر را پیشنهاد داده است:
الف – دور تز اصلی خط بکشید. اگر تز اصلی به روشنی از سوی نویسنده بیان نشده است خودتان آن را استنتاج کنید منظور از تز اصلی اندیشه کلی نویسنده در یک فصل یا مقاله مستقل دیگری است که تمامی مطالب و نکات نویسنده رادر بر می گیرد.
ب- نکات اصلی مؤيد تز اصلی را در داخل این علامتها [] قرار دهید منظور از نکات اصلی اندیشه های مهم یا گروه های معنی هستند که بر روی هم تز اصلی را تشکیل میدهند.
پ -دور جزئیات مهم خط بکشید منظور از جزئیات اطلاعات ،واقعی مثالها و سایر موارد تأیید کننده و توضیح دهنده نکات اصلی است.
ت- در حاشیه تداعی ها انتقادها و سؤال های خود را بر اساس مطالعات و تجربیات قبلی بنویسید. قیاس گری در قیاس گری یادگیرنده با استفاده از شباهت بین امور مختلف یاد می گیرد. به عنوان مثال کار قلب را با کار یک تلمبه قیاس میکند و از شباهت بین این دو استفاده مینماید .
سازمان دهی:
بهترین و کامل ترین نوع راهبرد یادگیری و مطالعه سازمان دهی است. سازماندهی نوعی راهبرد گسترش معنایی است اما تفاوت آن با راهبردهایی که در قسمت پیش توضیح دادیم در این است که یادگیرنده در استفاده از راهبرد سازماندهی برای معنی دار ساختن ،یادگیری به مطالبی که قصد یادگیری آنها را دارد نوعی چهارچوب یا ساختار سازمانی تحمیل میکند اما چنین عملی در راهبردهای بسط یا گسترش الزامی نیست این چهارچوب سازمانی میتواند ویژه اطلاعات جدید باشد (یعنی نوعی سازمان درونی یا اینکه مطالب جدید را به دانش موجود ربط دهد چهارچوب بسطی) ساده ترین شکل سازماندهی این است که اطلاعات را در دسته هایی قرار دهیم تا آنها را آسان تر یاد بگیریم و راحت تر به یاد آوریم گنجایش حافظه کوتاه مدت یا حافظه فعال محدود است و بنابراین نمی توانیم در یک زمان بر تعداد زیادی ماده یادگیری تمرکز کنیم وقتی که ماده های متعدد یادگیری را دسته بندی میکنیم از بار حافظه فعال خود میکاهیم و قدرت تمرکزمان را بیشتر میکنیم همین امر علت اصلی تسهیل یادگیری از راه دسته بندی اطلاعات است. در واقع ما از مقدار اطلاعاتی که میخواهیم یاد بگیریم کم نمیکنیم بلکه از راه تقطیع تعداد ماده های اطلاعاتی را محدود میسازیم دسته بندی را میتوان بر اساس تلفظ کلمات ترتیب زمانی رویدادها و نظایر اینها انجام داد. همچنین برای این منظورمی توان از مقوله های مختلفی مانند حیوانات ،گیاهان مواد معدنی، و غیره استفاده کرد.
نقشه مفهومی:
یکی از راه های بسیار موفقیت آمیز سازماندهی مطالب استفاده از نقشه مفهومی است. نقشه مفهومی به یک روش خلاصه گونه برای مرتب کردن و به هم ربط دادن اطلاعات گفته میشود که در آن از خطوط، کلمات ،علائم ،نمادها و مانند اینها استفاده می.شود. مویجس” و رینالدز” نقشه مفهومی را یک راهبرد یادگیری میدانند که یادگیرنده به کمک آن مطالب درسی را در ذهن خود سازمان میدهد اگن و کاوچاک گفته اند نقشه مفهومی یک راهبرد یادگیری است که در آن یادگیرنده روابط میان مفاهیم را به صورت دیداری نمایش میدهد. بنا به گفتۀ اگن و کاوچاک ساختن نقشه مفهومی یکی از کاربردهای نظریه یادگیری شناختی است که در آن یادگیرنده در یک موقعیت فعال قرار میگیرد و به پردازش دوگانه اطلاعات اقدام میکند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.