فرایند تعیین و تنظیم برنامه درسی،فصل دوم فنون تدریس از سری منابع آزمون آموزگاری ۱۴۰۲
تجویز فرایند تعیین و تنظیم برنامه درسی
در انتخاب و تنظیم یک برنامه درسی به منظور تدریس مؤثر، شناخت وضعیت موجود و مطلوب دانش آموزان ضرورت دارد زیرا با شناخت این دو موقعیت می توانیم محتوای درس یعنی آنچه را که باید تدریس شود تعیین کنیم. به رغم ضرورت چنین وظیفه ای اغلب متخصصان تعلیم و تربیت آن را به صورت مراحل زیر توصیه و تجویز میکنند.
الف) تعيين وضعیت موجود وضعیت موجود وضعیتی است که دانش آموزان قبل از آغاز تدریس در آن قرار دارند معلم باید این وضعیت را شناسایی و مشخص سازد. شناخت رفتار ورودی و پایه علمی دانش آموزان معیار بسیار معتبری برای تعیین محتوا و فعالیت های آموزشی خواهد بود زیرا رسیدن به اهداف مورد نظر در تدریس با توجه به شناخت وضعیت موجود امکان پذیر است. معلم باید بداند دانش آموزان چه میدانند و پس از تدریس چه باید بدانند شیوه هایی که متخصصان برای ارزیابی ساختارها و فرایندهای شناختی افراد به کار میبرند برای ارزیابی معلومات و نیازهای شناختی دانش آموزان نیز میتواند مناسب باشد. این شیوه ها در مواقعی نه تنها معلومات یا فرایندهای ناشناخته دانش آموزان را ارزیابی میکند بلکه اطلاعات نادرست تصورات و مفاهیم غلط قوانین نامناسب یا استفاده نابجا از آنها را نیز آشکار می سازد.
ب) تعیین موقعیت مطلوب هدف نهایی تدریس موقعیت مطلوب موقعیتی است که انتظار داریم دانش آموزان پس از انجام مجموعه ای از فعالیت های آموزشی به آن برسند. موقعیت مطلوب همان هدف نهایی تدریس است. هدف نهایی تدریس به وسیله مجموعه ای از تکالیف که مستلزم آگاهی و معلومات مشخص و ساخت فکری و فرایندهای شناختی معین است، تعیین می شود. وضعیت مطلوب وقتی هدفی شایسته و مناسب تلقی میشود که به صورت شفاف و صریح به وسیله دسته ای از مهارت های شناختی عاطفی و حرکتی تعیین و تعریف شود. این قبیل مهارت ها را باید بتوان با استفاده از ملاک ها و تحلیل و تفسیر آزمونهای معیاری و عینی ارزیابی کرد.
ج) تعیین محتوای برنامه در فرایند تدریس اگر وضعیت موجود رفتار ورودی و وضعیت مطلوب اهداف آموزشی به طور شفاف مشخص باشند، معلم می تواند محتوای برنامه تدریس را به نحو مطلوب مشخص کند. محتوای برنامه را می توان از تفریق وضعیت موجود و وضعیت مطلوب به دست آورد. به معلمان توصیه می شود هرگز بدون شناخت این دو موقعیت دست به انتخاب یا تعیین محتوا نزنند و اقدام به تدریس نکنند.
د) تجزیه، سازمان دهی و تعیین برنامه درسی محتوای تعیین شده باید به صورت برنامه درسی منظم شود. رسیدن به هدف نهایی تدریس با گام های منظم و منطقی امکان پذیر است در یک وضعیت خاص نحوه ارتباط اهداف و در نتیجه ترتیب ارائه محتوا بسیار حایز اهمیت است ارتباط اهداف ممکن است تسلسلی باشد؛ یعنی هر هدف پیش نیاز یا وسیله ای برای رسیدن به هدف بعد از خودش باشد. در این صورت محتوا نیز باید به صورت تسلسلی تنظیم و سازمان دهی شود؛ یعنی محتوای آموزشی ابتدا باید به بخش ها و موضوع های جزئی و کوچک تر تجزیه و سپس مرتب گردد تا برای تدریس آماده شود. بنابراین، در تجزیه و تحلیل اهداف و محتوا روابط اجزا یکی از مسائلی است که همواره باید مورد توجه معلم قرار گیرد؛ زیرا روابط بین هدف ها و اجزای محتوا در اثربخشی تدریس و ایجاد یک ساختار منظم علمی در ذهن دانش آموزان و احتمال تأثیر هر جزء در تسهیل تحقق اهداف و اجزای بالاتر بسیار مؤثر است. طرح ۳-۲ این فرایند را به خوبی نشان میدهد.
کارکردهای تدریس
تدریس یک پدیده ساده و بسیط نیست بلکه رویدادی کاملاً پیچیده است که در محیط آموزشی اتفاق میافتد اگر کلاس درس را یک نظام کوچک آموزشی تصور کنیم، تدریس به تعامل معلم با دانش آموزان گفته میشود که شامل یک سلسله فعالیت های منظم و هدفدار است و براساس نقشی که دارد آثاری را چه در درون و چه در بیرون نظام مدرسه از خود برجای میگذارد که به آنها کارکردهای درونی و یا بیرونی تدریس گفته میشود اگر چه تفکیک دقیق این کار کردها به دلیل تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر کار چندان آسانی نیست بعضی از متخصصان تعلیم و تربیت ایجاد انگیزه ایجاد عدم تعادل در دانش آموزان کنش متقابل کسب اطلاعات جدید ذخیره سازی و اصلاح مجدد اطلاعات انتقال اطلاعات، کنترل، هدایت و تحول را جزء کارکردهای درونی ،تدریس و تحول ،فرهنگی ،اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و تخصصی شدن کار را از کارکردهای بیرونی تدریس ذکر کرده اند. اگرچه بسیاری از این کار کردها به طور دقیق تجزیه و تحلیل نشده اند میتوانند عوامل قابل توجهی برای معلمان در فرایند تدریس باشند شناخت کارکردهای تدریس به ویژه کارکردهای درونی، میتواند در نگرش و نوع رفتار معلمان نسبت به فعالیت های آموزشی و سازماندهی موقعیت های یاددهی یادگیری بسیار مؤثر باشد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.