عوامل موثر بر یادگیری ،فصل اول فنون تدریس از سری منابع آزمون آموزگاری ۱۴۰۲
عوامل مؤثر بر یادگیری:
یادگیری فرایندی است که در طول زمان بر اثر تجربه حاصل میشود. در این فرایند و ارتباط ،عوامل و متغیرهای مختلف به طور مستمر در تغییر تحول، نوآوری با رکود یادگیرنده مؤثر است. میزان تغییر و کیفیت آن بستگی به نوع، شدت و کیفیت تعامل دارد. بررسی همه عوامل در فرایند یادگیری مقدور نیست، در نتیجه تنها به ذکر تعدادی از آنها که نمود و تأثیر آشکارتری در جریان یاددهی- یادگیری دارند اکتفا میشود.
این عوامل عبارت اند از:
۱. آمادگی
منظور از آمادگی این است که یادگیرنده از لحاظ جسمی، عاطفی، ذهنی و علمی رشد کافی کرده باشد تا بتواند به نحو شایست های دانش و مهارت های جدید را یاد بگیرد. اگر بعضی از جنبه های یادگیری فراهم نشده باشد یادگیری خسته و کسل کننده خواهد شد. بدون فراهم شدن بستر مناسب واداشتن فرد به فعالیت ها و تجارب یادگیری موجب شکست دلسردی ،ناکامی افسردگی و نفرت او از موضوع و محیط یادگیری خواهد شد. مثلاً اگر در یادگیری نوشتن اعصاب و عضلات دست و انگشتان به قدر کافی رشد نکرده و آمادگی لازم برای نوشتن فراهم نشده باشد فرایند یادگیری نه تنها در زمان آموختن بلکه حتی در سالهای بعد نیز دچار اختلال خواهد شد. یا اگر یادگیرنده ای آمادگی لازم برای خواندن نداشته باشد شروع به چنین فعالیتی نه تنها برایش مفید نخواهد بود بلکه ممکن است او را از هر گونه فعالیت یادگیری متنفر سازد. برعکس یادگیرنده ای که آمادگی کافی دارد اگر تحت آموزش قرار گیرد خواندن و نوشتن را زودتر یاد خواهد گرفت و پیشرفت سریع تری نیز خواهد داشت. مسئله آمادگی تنها منحصر به رشد و بلوغ جسمانی نیست، آمادگی عاطفی، ذهنی و علمی از عوامل بسیار تأثیر گذار در فرایند یاددهی- یادگیری اند. مثلاً عدم درک مفاهیم به دلیل ناتوانی ذهنی، نداشتن پایه علمی علاقه و انگیزه یا وجود خستگی، نفرت و اشباع شدگی همه می توانند موجب ناکامی یادگیرنده در فرایند یادگیری شوند.
۲. هدف و انگیزه
اهداف و انگیزه ها از عوامل بسیار مؤثر در فرایند یادگیری اند. هدف به فعالیت یادگیرنده جهت و نیرو میدهد. اگر یادگیرنده ای در فرایند یادگیری هدف قابل وصولی نداشته باشد پویایی و حرکت خود را از دست خواهد داد. هدف ارزشمند فرد را به خواستن و طلب کردن وادار میکند و با ایجاد نیروی لازم برای فعالیت سبب تقویت اراده در او میشود. هدف نباید مبهم ایدئال و غیر قابل وصول باشد. صراحت و روشنی اهداف به ویژه در محیط های یادگیری رسمی و آموزشگاهی از عوامل بسیار مؤثر در یادگیری است. صراحت اهداف و امکان تحقق آنها تقویت کننده انگیزه بوده، محیط یادگیری را نشاط آور و سطح یادگیری را عمیق تر و مؤثرتر می سازد. نیاز به عشق و تعلق شامل نیاز به ایجاد رفتار متقابل با دیگران همانند دوست داشتن و دوست داشته شدن محبت کردن و مورد محبت واقع شدن.
3.اسنادهای علی و انتظار موفقیت
نسبت دادن ها یا اسنادهای علی توضیحات و دلایلی هستند که افراد در خصوص چگونگی موفقیت و شکست خود ارائه میدهند نظریه اسنادی همانند نظریه کنجکاوی در مباحث انگیزش نقش اصلی و محوری را به تفکر میدهد با این تفاوت که در نظریه کنجکاوی درستی و حتمی بودن و در نظریه های اسنادی محتوای تفکر مهم است. اما انتظار موفقیت به برآوردهای ذهنی افراد از انجام وظایف ارائه شده اطلاق میشود. این دو مقوله از تفکر در نظریه های اسنادی واینر (۱۹۸۰) به تفصیل ارائه شده است.
۴. تجارب گذشته
آموخته ها و تجربه های گذشته شاگرد، ساخت شناختی وی را تشکیل میدهد. آمادگی شاگرد در حد وسیعی تحت تأثیر تجارب گذشته اوست. فرد زمانی میتواند مفاهیم و مسائل جدید را درک کند که مفهوم و مسئله جدید با ساخت شناختی او مرتبط باشد. در واقع فرایند یادگیری همچون روند رشد است. همچنان که رشد. جریانی دائمی است یعنی گذشته، حال و آینده آن با هم ارتباط دارد، یادگیری نیز جریانی است که تجارب گذشته پایه و اساس وضع فعلی آن را تشکیل میدهد و آنچه فرد در آینده خواهد آموخت باید متناسب با تجارب او در زمان حاضر باشد. فرد وقتی مفهومی را واقعاً می آموزد که پایه و ریشه در تجارب گذشته اش داشته باشد. اگر این ارتباط برقرار نشود یادگیری به معنی خاص خود صورت نخواهد گرفت.
۵. رابطه کل و جزء
روان شناسان مکتب گشتالت بر این باورند که اندیشه انسان از ادراکات کلی معنی دار تشکیل مییابد به نظر آنها کل اجزا را در یک طرح و زمینه قرار میدهد و ارتباط آنها را روشن میسازد. اجزا به تنهایی بی معنی و نامفهوم اند ولی وقتی در یک طرح و زمینه قرار می گیرند معنی و مفهوم آنها روشن میشود طرح یا کل قابل انتقال و تعمیم است اما اجزا این ویژگی را ندارند همیشه کل از اجزای تشکیل دهنده خود بیشتر است. مطالعه فرایند یادگیری نشان میدهد که حرکت از کل به جزء روند یادگیری را بهتر و فهم مطالب را آسان تر میسازد اجزا به تنهایی بی معنی و نامربوط اند و در یک طرح یا زمینه کلی معنی پیدا میکنند. کل نحوه ارتباط و پیوند اجزا را با هم مشخص مینماید و تا ارتباط اجزا با کل معلوم و مشخص نباشد اجزا قابل فهم نیستند. تشخیص و فهم روابط اجزا با هم و با کل موجب بینش میشود.
6. تمرین و تکرار
برای بسیاری از دست اندرکاران آموزش و پرورش هنوز این سؤال ها مطرح است تمرین چه نقشی در فرایند یادگیری دارد؟ آیا پیشرفت یادگیری مستقیماً تابع تکرار است؟ اگر چنین نیست شرایط تمرین و تکرار چیست؟ مساعدترین موقعیت برای تمرین کدام است؟ تکالیف تکراری مدارس میتواند برای دانش آموزان مفید باشد یا نه؟در پاسخ به سؤالات مطرح شده باید گفت تأثیر تمرین و تکرار در کل فرایند یادگیری و حیطه های مختلف آن و به ویژه در حیطه روانی- حرکتی، انکارناپذیر است.
7.موقعیت و محیط یادگیری
موقعیت یادگیری و محیط آن از عوامل بسیار مؤثر در یادگیری است. محیط ممکن است فیزیکی باشد مانند نور هوا تجهیزات و امکانات آموزشی طبیعی است هر چه امکانات آموزشی برای فرد بیشتر فراهم شود یادگیری بهتر صورت خواهد گرفت. در مدرسه ای که دارای فضای مناسب، کتابخانه و منابع مختلف علمی است یادگیری دانش آموزان در مقایسه با مدرسه ای که دارای فضای مناسب نیست و در آن جز کتاب درسی منابع دیگری یافت نمیشود بسیار متفاوت خواهد بود.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.