تعریف انگیزش،فصل نهم روانشناسی تربیتی،منبع آزمون آموزگاری ۱۴۰۲
تعریف انگیزش و انگیزه:
از اصطلاح انگیزش تعریف های مختلفی به عمل آمده است یکی از جامع ترین آنها تعریف زیر است: انگیزش به نیروی ایجاد کننده ،نگهدارنده و هدایت کننده رفتار گفته می.شود. مورنو برای انگیزش ،یادگیری این تعریف را به دست داده است: فرایندهای روانشناختی که رفتار دانش آموزان را در جهت یادگیری هدایت و حفظ میکنند در قیاس با انگیزش انگیزه به صورت نیاز یا خواست ویژه ای که انگیزش را موجب میشود تعریف شده است. انگیزه و انگیزش غالباً به صورت مترادف به کار میروند با این حال می توان انگیزه را دقیق تر از انگیزش دانست؛ به این صورت که انگیزش را عامل کلی مولد رفتار اما انگیزه را علت اختصاصی یک رفتار خاص به حساب آورد مثلاً وقتی که میپرسیم چرا فلان شخص رفتار خاصی را انجام می دهد، به دنبال انگیزۀ او .هستیم اصطلاح انگیزه بیشتر در اشاره به رفتار انسان به کار میرود. روسل در این باره میگوید: انگیزه برای مشخص کردن قصد یا بازده دلخواه یک رفتار به کار میرود.
پس کاربرد اصطلاح انگیزه در مورد حیوانات جایز نیست. از لحاظ پرورشی، انگیزش هم هدف است و هم وسیله به عنوان ،هدف ما از دانش آموزان و دانشجویان میخواهیم نسبت به موضوع های مختلف علمی و اجتماعی علاقه کسب کنند (دارای انگیزه باشند. از این رو تمام برنامه های درسی که برای آنها فعالیت های مربوط به جنبه های عاطفی در نظر گرفته شده است دارای هدف های انگیزشی هستند به عنوان وسیله، انگیزش به صورت آمادگی روانی یک پیش نیاز یادگیری به حساب میآید و تأثیر آن بر یادگیری کاملاً آشکار است. اگر دانش آموزان و دانشجویان نسبت به درس بی علاقه باشند دارای انگیزش سطح پایینی باشند، به توضیحات معلم توجه نخواهند کرد تکالیف خود را با جدیت انجام نخواهند داد و بالاخره پیشرفت چندانی نصیب آنها نخواهد شد اما اگر نسبت به درس علاقه مند باشند دارای انگیزش سطح بالایی باشند هم به توضیحات معلم با دقت گوش خواهند داد هم تکالیف درسی خود را با جدیت انجام خواهند داد هم به دنبال کسب اطلاعات بیشتری در زمینه مطلب درسی خواهند رفت و هم پیشرفت زیادی نصیب آنها خواهد شد.
رویکردهای مختلف انگیزشی:
مانند یادگیری برای انگیزش نیز نظریه ها و رویکردهای مختلفی ارائه شده است. ما در این فصل معروف ترین آنها را به اختصار توضیح میدهیم.
رویکرد رفتاری:
پیروان رویکرد رفتارگرایی انگیزش را وابسته به کسب تقویت و اجتناب از تنبیه میدانند. این برداشت از انگیزش بر اندیشه اصلی رفتارگرایان استوار است که میگویند پیامدهای اعمال و رفتارها هدایت کننده و کنترل کننده آنها هستند بنا به گفته لفرانسوا، لذت جویی روانشناختی اصل لذت،درد خلاصه آسانی از اساسی ترین اصل انگیزشی رفتار گرایان است طبق اصل لذت درد ما میکوشیم تا کسب لذت کنیم و از درد بگریزیم.
در رویکرد رفتاری انگیزش، انگیزانه ها (مشوق ها) منبع انگیزشی دانش آموزان و دانشجویان به حساب میآیند. بنا به تعریف انگیزانه یک شیء یا رویداد محرک است که رفتار را بر می انگیزاند یا باز میدارد. بر اساس این رویکرد معلمانی که به کمک نمره جایزه، تشویق کلامی و برخورد محبت آمیز دانش آموزان را به درس خواندن و انجام رفتارهای پسندیده وا می دارند و با سرزنش ،توبیخ، ترشرویی و بی مهری آنان را از تنبلی و انجام رفتارهای ناپسند باز میدارند سطح انگیزش آنان را بالا میبرند.
رویکرد شناختی:
در رویکرد شناختی انگیزش باور بر این است که اندیشه های فرد سرچشمه انگیزش او هستند. همچنین شناخت گرایان معتقدند که رفتارها توسط ،هدف ها نقشه ها انتظارات و نسبت دادن های فرد ایجاد و هدایت میشوند و لذا انگیزش درونی بیشتر از انگیزش بیرونی مورد تأکید آنان است. آیرونس میگوید یکی از انگیزش های اصلی وابسته به یادگیری بر شکل گیری هدف ها و کوشش برای تحقق بخشیدن آنها تأکید میکند یکی از مفاهیم نزدیک به مفهوم انگیزش در رویکرد شناختی انگیزش شایستگی است. سانتروک از قول وایت که این مفهوم را مطرح ساخته می گوید منظور از انگیزش شایستگی آن است که افراد برانگیخته میشوند تا با محیط خود به طور مؤثر برخورد بر دنیای خود مسلط شوند و اطلاعات را به طور مؤثر پردازش نمایند. مردم این کارها را از آن جهت انجام نمیدهند که نیازهای زیستی شان را ارضاء کنند بلکه به این سبب به این کارها دست میزنند که برای تعامل مؤثر با محیط دارای انگیزش درونی هستند .
رویکرد انسان گرایی:
در رویکرد انسان گرایی به جای تأکید بر تقویت و تنبیه به عنوان منبع اصلی انگیزش، به توانایی دانش آموزان برای رشد شخصی آزادی انتخاب هدف های ،زندگی و ویژگی های مثبت مانند حساس بودن نسبت به دیگران تأکید میشود. بنابراین، از دیدگاه روانشناسان انسانگرا برای ایجاد انگیزش باید احساس شایستگی خودمختاری و عزت نفس را در افراد افزایش داد.
انگیزش و نیاز:
یکی از مهم ترین نظریه پردازان انسان گرا، آبراهام مازلو، انگیزش را با توجه به نیازها توضیح داده است. نیاز به یک حالت ناشی از کمبود یا محرومیت در موجود زنده گفته میشود. اصطلاح وابسته به نیاز سانق است. سائق انرژی یا میل حاصل از نیاز است. مازلو نیازهای انسان را به صورت سلسله مراتبی طبقه بندی کرده است. چنانکه در این شکل ،پیداست نیازها ابتدا به دو دسته کلی تقسیم شده اند: نیازهای کمبود یا کاستی و نیازهای رشد یا بالندگی مازلو نیازهای دسته اول را نیازهای اساسی و نیازهای دسته دوم را فرانیازها نیز نام گذاری کرده است.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.